صائب تبریزی (غزلیات)/درون گنبد گردون فتنه بار مخسب
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | صائب تبریزی (غزلیات) (درون گنبد گردون فتنه بار مخسب) از صائب تبریزی |
' |
درون گنبد گردون فتنه بار مخسب | به زیر سایهی پل موسم بهار مخسب | |
فلک ز کاهکشان تیغ بر کف استاده است | به زیر سایهی شمشیر آبدار مخسب | |
ز چار طاق عناصر شکست میبارد | میان چار مخالف به اختیار مخسب | |
ستاره زندهی جاوید شد ز بیداری | تو نیز در دل شب ای سیاهکار مخسب | |
به شب ز حلقهی اهل گناه کن شبگیر | دلی چو آینه داری، به زنگبار مخسب | |
به نیم چشم زدن پر ز آب میگردد | درین سفینهی پر رخنه زینهار مخسب | |
گرفت دامن گل شبنم از سحرخیزی | تو هم شبی رخی از اشک تازه دار مخسب | |
به ذوق مطرب و می روزها به شب کردی | شبی به ذوق مناجات کردگار مخسب | |
بر آر یوسف جان را ز چاه تیرهی تن | تو نور چشم وجودی، درین غبار مخسب | |
ز نوبهار به رقص است ذره ذرهی خاک | تو نیز جزو زمینی، درین بهار مخسب | |
به ذوق رنگ حنا کودکان نمیخسبند | چه میشود، تو هم از بهر آن نگار مخسب | |
جواب آن غزل مولوی است این صائب | ز عمر یکشبه کم گیر و زندهدار، مخسب |