سنایی غزنوی (غزلیات)/هر آن روزی که باشم در خرابات
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (هر آن روزی که باشم در خرابات) از سنایی غزنوی |
' |
هر آن روزی که باشم در خرابات | همی نالم چو موسی در مناجات | |
خوشا روزی که در مستی گذارم | مبارک باشدم ایام و ساعات | |
مرا بی خویشتن بهتر که باشم | به قرایی فروشم زهد و طاعات | |
چو از بند خرد آزاد گشتم | نخواهم کرد پس گیتی عمارات | |
مرا گویی لباسات تو تا کی | خراباتی چه داند جز لباسات | |
گهی اندر سجودم پیش ساقی | گهی پیش مغنی در تحیات | |
پدر بر خم خمرم وقف کردست | سبیلم کرد مادر در خرابات | |
گهی گویم که ای ساقی قدح گیر | گهی گویم که ای مطرب غزلهات | |
گهی باده کشیده تا به مستی | گهی نعره رسیده تا سماوات | |
مرا موسی نفرماید به تورات | چو کردم حق فرعونی مکافات | |
چو دانی کاین سنایی ترهاتست | مکن بر روی سلامی خواجه هیهات |