سنایی غزنوی (غزلیات)/قومی که به افلاس گراید دل ایشان
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (قومی که به افلاس گراید دل ایشان) از سنایی غزنوی |
' |
قومی که به افلاس گراید دل ایشان جز کوی حقیقت نبود منزل ایشان وقتی که شود کار برایشان همه مشکل جز باده بگو حل که کند مشکل ایشان گر چند قدیمست خلاف گل و آتش با آتش عشقست موافق گل ایشان با قافلهی مفلسی و مرحلهی عشق جز بار ملامت نکشد محمل ایشان پیدا ز صفاتست و نهانست معانی در نفس عزیز و نفس مقبل ایشان جز تربیت و تمشیت و صدق و صفا نیست پیرایه و سرمایهی جان و دل ایشان