سنایی غزنوی (غزلیات)/دوش تا روز من از عشق تو بودم به خروش

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (دوش تا روز من از عشق تو بودم به خروش)
از سنایی غزنوی
'


دوش تا روز من از عشق تو بودم به خروش تو چه دانی که چه بود از غم تو بر من دوش
می زدم آب صبوری زد و دیده بر دل چون دل از آتش عشق تو برآوری جوش
گاه چون نای بدم از غم تو با ناله گاه بودم چو کمانچه ز فراقت به خروش
هر شبم وعده دهی کایم و نایی بر من چند ازین عشوه خرم من ز تو ای عشوه فروش
هم به جان تو که بر یاد لب نوشینت هر چه در عالم زهرست توان کردن نوش