سنایی غزنوی (غزلیات)/ای زبدهی راز آسمانی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (ای زبدهی راز آسمانی) از سنایی غزنوی |
' |
ای زبدهی راز آسمانی | وی حلهی عقل پر معانی | |
ای در دو جهان ز تو رسیده | آوازهی کوس «لن ترانی» | |
ای یوسف عصر همچو یوسف | افتاده به دست کاروانی | |
لعل تو به غمزه کفر و دین را | پرداخته مخزن امانی | |
لعل تو به بوسه عقل و جان را | برساخته عقل جاودانی | |
با آفت زلف تو که بیند | یک لحظه زعمر شادمانی | |
با آتش عشق تو که یابد | یک قطره ز آب زندگانی | |
موسی چکند که بیجمالت | نکشد غم غربت شبانی | |
فرعون که بود که با کمالت | کوبد در ملک جاودانی | |
«آن» گویم «آن» چو صوفیانت | نی نی که تو پادشاه آنی | |
جان خوانم جان چو عاشقانت | نی نی که تو کدخدای جانی | |
از جملهی عاشقان تو نیست | یکتن چو سنایی و تو دانی | |
زیبد که سبک نداری او را | گر گه گهکی کند گرانی |