سعدی (باب پنجم در رضا)/بلند اختری نام او بختیار

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۴۳ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (باب پنجم در رضا) (بلند اختری نام او بختیار)
از سعدی
'


بلند اختری نام او بختیار قوی دستگه بود و سرمایه‌دار به کوی گدایان درش خانه بود زرش همچو گندم به پیمانه بود چو درویش بیند توانگر بناز دلش بیش سوزد به داغ نیاز زنی جنگ پیوست با شوی خویش شبانگه چو رفتش تهیدست، پیش که کس چون تو بدبخت، درویش نیست چو زنبور سرخت جز این نیش نیست بیاموز مردی ز همسایگان که آخر نیم قحبه‌ی رایگان کسان را زر و سیم و ملک است و رخت چرا همچو ایشان نه ای نیکبخت؟ برآورد صافی دل صوف پوش چو طبل از تهیگاه خالی خروش که من دست قدرت ندارم به هیچ به سرپنجه دست قضا بر مپیچ نکردند در دست من اختیار که من خویشتن را کنم بختیار