سعدی (باب ششم در قناعت)/یکی گربه در خانهی زال بود
نسخهٔ تاریخ ۲۷ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۴۸ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | سعدی (باب ششم در قناعت) (یکی گربه در خانهی زال بود) از سعدی |
' |
یکی گربه در خانهی زال بود که برگشته ایام و بدحال بود دوان شد به مهمان سرای امیر غلامان سلطان زدندش به تیر چکان خونش از استخوان، میدوید همی گفت و از هول جان میدوید اگر جستم از دست این تیر زن من و موش و ویرانهی پیرزن نیرزد عسل، جان من، زخم نیش قناعت نکوتر به دوشاب خویش خداوند از آن بنده خرسند نیست که راضی به قسم خداوند نیست