دیوان شمس/شراب شیره انگور خواهم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (شراب شیره انگور خواهم) از مولوی |
' |
شراب شیره انگور خواهم | حریف سرخوش مخمور خواهم | |
مرا بویی رسید از بوی حلاج | ز ساقی باده منصور خواهم | |
ز مطرب ناله سرنای خواهم | ز زهره زاری طنبور خواهم | |
چو یارم در خرابات خراب است | چرا من خانه معمور خواهم | |
بیا نزدیکم ای ساقی که امروز | من از خود خویشتن را دور خواهم | |
اگر گویم مرا معذور می دار | مرا گوید تو را معذور خواهم | |
مرا در چشم خود ره ده که خود را | ز چشم دیگران مستور خواهم | |
یکی دم دست را از روی برگیر | که در دنیا بهشت و حور خواهم | |
اگر چشم و دلم غیر تو بیند | در آن دم چشمها را کور خواهم | |
ببستم چشم خود از نور خورشید | که من آن چهره پرنور خواهم | |
چو رنجوران دل را تو طبیبی | سزد گر خویش را رنجور خواهم | |
چو تو مر مردگان را می دهی جان | سزد گر خویش را در گور خواهم |