دیوان شمس/جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو) از مولوی |
' |
جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو | آینه بین به خود نگر کیست دگر ورای تو | |
بوسه بده به روی خود راز بگو به گوش خود | هم تو ببین جمال خود هم تو بگو ثنای تو | |
نیست مجاز راز تو نیست گزاف ناز تو | راز برای گوش تو ناز تو هم برای تو | |
خیز ز پیشم ای خرد تا برهم ز نیک و بد | خیز دلا تو نیز هم تا نکنم سزای تو | |
هم پدری و هم پسر هم تو نیی و هم شکر | کیست کسی بگو دگر کیست کسی به جای تو | |
بسته لب تو برگشا چیست عقیق بیبها | کان عقیق هم تویی من چه دهم بهای تو | |
سایه توست ای پسر هر چه برست ای پسر | سایه فکند ای پسر در دو جهان همای تو |