خواجوی کرمانی (غزلیات)/به سر ماه فکنده طیلسانی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خواجوی کرمانی (غزلیات) (به سر ماه فکنده طیلسانی)
از خواجوی کرمانی
'


به سر ماه فکنده طیلسانی در سرو کشیده پرنیانی
بر چشمه‌ی آفتاب بسته از عنبر سوده سایبانی
رخساره فراز سرو سیمین مانند شکفته گلستانی
حوری و چو کوثرش عقیقی سروی و چو غنچه‌اش دهانی
نی حور بعینه‌ی بهشتی نی سرو براستی روانی
دیدم چو هزار خرمن گل وقت سحرش ببوستانی
گفتم نظری کن ای جهانرا جانی و ز دلبری جهانی
همچون تن من همای عشقت نادیده شکسته استخوانی
جز ناله و سایه‌ام درین راه نی همنفسی نه همعنانی
آخر بشنو حدیث خواجو کز عشق تو گشت داستانی