تفاوت میان نسخه‌های «حافظ (غزلیات)/صوفی از پرتو می راز نهانی دانست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|صوفی از پرتو مِی راز نهانی دانست|گوهر هرکس از این لعل توانی دانست}}
 
{{ب|صوفی از پرتو مِی راز نهانی دانست|گوهر هرکس از این لعل توانی دانست}}
 
{{ب|قدر مجموعه‌ی گل، مرغ سحر داند و بس|که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست!}}
 
{{ب|قدر مجموعه‌ی گل، مرغ سحر داند و بس|که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست!}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۱۹

' حافظ (غزلیات) (صوفی از پرتو می راز نهانی دانست)
از حافظ
'


صوفی از پرتو مِی راز نهانی دانست گوهر هرکس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه‌ی گل، مرغ سحر داند و بس که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست!
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده بجز از عشق تو باقی، همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز اَبنای عوامْ اندیشم محتسب نیز در این عیشِ نهانی دانست
دلبرْ آسایش ما مصلحت وقت ندید ور نه از جانب ما، دلْ نگرانی دانست
سنگ و گِل را کند از یمن نظر لعل و عقیق هر که قدر نفس باد یَمانی دانست
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی ترسم این نکته به تحقیقْ ندانی دانست!
مِی بیاور که ننازد به گُلِ باغ جهان هر که غارتگریِ بادِ خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت ز اثر تربیت آصف ثانی دانست