تفاوت میان نسخه‌های «حافظ (غزلیات)/سحرگاهان که مخمور شبانه»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|سحرگاهان که مخمور شبانه|گرفتم باده با چنگ و چغانه}}
 
{{ب|سحرگاهان که مخمور شبانه|گرفتم باده با چنگ و چغانه}}
 
{{ب|نهادم عقل را ره توشه از می|ز شهر هستیش کردم روانه}}
 
{{ب|نهادم عقل را ره توشه از می|ز شهر هستیش کردم روانه}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۲۸

' حافظ (غزلیات) (سحرگاهان که مخمور شبانه)
از حافظ
'


سحرگاهان که مخمور شبانه گرفتم باده با چنگ و چغانه
نهادم عقل را ره توشه از می ز شهر هستیش کردم روانه
نگار می فروشم عشوه‌ای داد که ایمن گشتم از مکر زمانه
ز ساقی کمان ابرو شنیدم که ای تیر ملامت را نشانه
نبندی زان میان طرفی کمروار اگر خود را ببینی در میانه
برو این دام بر مرغی دگر نه که عنقا را بلند است آشیانه
که بندد طرف وصل از حسن شاهی که با خود عشق بازد جاودانه
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست خیال آب و گل در ره بهانه
بده کشتی می تا خوش برانیم از این دریای ناپیداکرانه
وجود ما معماییست حافظ که تحقیقش فسون است و فسانه