تفاوت میان نسخههای «حافظ (غزلیات)/روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست|مِنَّت خاک درت بر بَصَری نیست که نیست}} | {{ب|روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست|مِنَّت خاک درت بر بَصَری نیست که نیست}} | ||
{{ب|ناظر روی تو صاحبنظرانند؛ آری|سِرّ گیسوی تو در هیچ سَری نیست که نیست}} | {{ب|ناظر روی تو صاحبنظرانند؛ آری|سِرّ گیسوی تو در هیچ سَری نیست که نیست}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۲۳
' | حافظ (غزلیات) (روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست) از حافظ |
' |
روشن از پرتوِ رویت نظری نیست که نیست | مِنَّت خاک درت بر بَصَری نیست که نیست | |
ناظر روی تو صاحبنظرانند؛ آری | سِرّ گیسوی تو در هیچ سَری نیست که نیست | |
اشک غَمّاز من ار سرخ برآمد چه عجب؟ | خِجِل از کرده خود پردهدری نیست که نیست | |
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گَردی | سیلخیز از نظرم رهگذری نیست که نیست | |
تا دَم از شامِ سرِ زُلفِ تو هر جا نزنند | با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست | |
من از این طالع شوریده برنجم ور نی | بهرهمند از سر کویت دگری نیست که نیست | |
از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش | غرق آب و عَرَق اکنون شکری نیست که نیست | |
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز | ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست! | |
شیر در بادیهٔ عشق تو روباه شود | آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست | |
آب چشمم، که بر او منت ِخاکِ درِ توست، | زیر صد منت او خاکِ دَری نیست که نیست | |
از وجودم قَدَری نام و نشان هست که هست | ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست | |
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است | در سراپای وجودت هنری نیست که نیست! |