حافظ (غزلیات)/به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می) از حافظ |
' |
به صوت بلبل و قمری، اگر ننوشی مِی | علاج کی کنمت؟ آخرالدواء الکی | |
ذخیرهای بنه از رنگ و بوی فصل بهار | که میرسند ز پی، رهزنان بهمن و دی | |
چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو | منه ز دست پیاله، چه میکنی؟ هی هی | |
شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد؟ | ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی | |
خزینه داریِ میراث خوارگان کفر است | به قول مطرب و ساقی، به فتویِ دف و نی | |
زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند | مجو ز سفله مروت که شیه لا شی | |
نوشتهاند بر ایوان جنه الماوی | که هر که عشوه دنیی خرید، وای به وی! | |
سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست | بده به شادی روح و روانِ حاتمِ طِی | |
بَخیل بوی خدا نشنود، بیا حافظ! | پیاله گیر و کَرَم وَرز و الضمان علی |