حافظ (غزلیات)/به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۱۶ توسط Hushang (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می)
از حافظ
'


به صوت بلبل و قمری، اگر ننوشی مِی علاج کی کنمت؟ آخرالدواء الکی
ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار که می‌رسند ز پی، رهزنان بهمن و دی
چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو منه ز دست پیاله، چه می‌کنی؟ هی هی
شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد؟ ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی
خزینه داریِ میراث خوارگان کفر است به قول مطرب و ساقی، به فتویِ دف و نی
زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند مجو ز سفله مروت که شیه لا شی
نوشته‌اند بر ایوان جنه الماوی که هر که عشوه دنیی خرید، وای به وی!
سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست بده به شادی روح و روانِ حاتمِ طِی
بَخیل بوی خدا نشنود، بیا حافظ! پیاله گیر و کَرَم وَرز و الضمان علی