حافظ (غزلیات)/اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۷ توسط Hushang (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد)
از حافظ
'


اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد
اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر چگونه کشتی از این ورطه بلا ببرد
فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک که کس نبود که دستی از این دعا ببرد
گذار بر ظلمات است خضر راهی کو مباد کاتش محرومی آب ما ببرد
دل ضعیفم از آن می‌کشد به طرف چمن که جان ز مرگ به بیماری صبا ببرد
طبیب عشق منم باده ده که این معجون فراغت آرد و اندیشه خطا ببرد
بسوخت حافظ و کس حال او به یار نگفت مگر نسیم پیامی خدای را ببرد