جامی (اورنگ چهارم سبحة الا برار)/این محیط کرمات عرش صدف!
' | جامی (اورنگ چهارم سبحة الا برار) (این محیط کرمات عرش صدف!) از جامی |
' |
این محیط کرمات عرش صدف! عرشیان در طلبات باد به کف! ما که لب تشنهی احسان توایم کشتی افتاده به توفان توایم نظر لطف بدین کشتی دار! به سلامت برسانش به کنار! خیمهی ما به سوی ساحل زن! صدف هستی ما را بشکن! پردهی ظلمت ما را بگشای! صفوت گوهر ما را بنمای! جامی از هستی خود گشته ملول دارد از فضل تو امید قبول بر سر خوان عطایش بنشان! دامن از گرد خطایش بفشان! بنگر اندوه وی و، شادش کن! بندهای پیر شد، آزادش کن! بینشی ده، که تو را بشناسد نعمتت را ز بلا بشناسد کمر خدمت طاعت بخشاش! افسر عز قناعت بخشاش!