تفاوت میان نسخههای «جامی (اورنگ سوم تحفة الا حرار)/قافیهسنجان چو در دل زنند»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|قافیهسنجان چو در دل زنند|در به رخ تیرهدلان گل زنند}} | {{ب|قافیهسنجان چو در دل زنند|در به رخ تیرهدلان گل زنند}} | ||
{{ب|روی چو در قافیهسنجی کنند|پشت برین دیر سپنجی کنند}} | {{ب|روی چو در قافیهسنجی کنند|پشت برین دیر سپنجی کنند}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۰۲
' | جامی (اورنگ سوم تحفة الا حرار) (قافیهسنجان چو در دل زنند) از جامی |
' |
قافیهسنجان چو در دل زنند | در به رخ تیرهدلان گل زنند | |
روی چو در قافیهسنجی کنند | پشت برین دیر سپنجی کنند | |
تن بگذارند و همه جان شوند | کوه ببرند و پی کان شوند | |
گوهر این کان همه یکرنگ نیست | لل عمان همه همسنگ نیست | |
گوهر و لعل از دل کان میطلب! | هر چه بیابی به از آن میطلب! | |
هر که به خس کرد قناعت، خسی است | بهطلبی کن که به از به بسی است | |
ناشده از خوی بدت دل تهی | کی رسد از نظم تو بوی بهی | |
هر چه به دل هست ز پاک و پلید | در سخن آید اثر آن پدید | |
چون گره نافه گشاید نسیم | غالیه بو گردد و عنبر شمیم | |
شاهد پرورده به صد عز و ناز | بیش به مشاطه ندارد نیاز | |
بر رخش از غالیهی مشکسای | خوب بود خال، ولی یک دو جای | |
خال که از قاعده افزون فتد | بر رخ معشوق، نه موزون فتد | |
خال، جمالش به تباهی کشد | روی سفیدش به سیاهی کشد | |
این همه گفتیم ولی زین شمار | چاشنی عشق بود اصل کار | |
عشق که رقص فلک از نور اوست | خوان سخن را نمک از شور اوست | |
جامی اگر در سرت این شور نیست | خوان سخن گربنهی، دور نیست | |
مرد کرمپیشه کجا خوان نهد | تا نه ز آغاز نمکدان نهد؟ |