جامی (اورنگ دوم سلامان و ابسال)/چون به تدبیر حکیم نامدار
نسخهٔ تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۳۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها)
اورنگ اول | جامی (اورنگ دوم سلامان و ابسال) (چون به تدبیر حکیم نامدار) از جامی |
اورنگ سوم |
چون به تدبیر حکیم نامدار یافت گیتی بر شه یونان قرار یک نگینوار از همه روی زمین خارجش نگذاشت از زیر نگین شه شبی در حال خویش اندیشه کرد شیوهی نعمتشناسی پیشه کرد خلعت اقبال بر خود چست یافت هر چه از اسباب دولت جست، یافت غیر فرزندی که از عز و شرف از پس رفتن، بود او را خلف در ضمیر شه چون این اندیشه خاست گفت با دانای حکمتپیشه، راست گفت: ای دستور شاهی پیشهات! آفرین بادا! بر این اندیشهات! هیچ نعمت بهتر از فرزند نیست جز به جان فرزند را پیوند نیست حاصل از فرزند گردد کام مرد زنده از فرزند ماند نام مرد چشم تو تا زندهای روشن بدوست خاک تو چون مردهای، گلشن بدوست دستت او گیرد، اگر افتی ز پای پایت او باشد، اگر مانی به جای پشت تو از پشتیاش گردد قوی عمرت از دیدار او یابد نوی دشمنت را شیوه از وی شیون است خاصه، گویی بهر قهر دشمن است