بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۴۰
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۴۰
۱۳۴۰ بیستویکمین سال
در پی راهپیمایی فرهنگیان و تیراندازی در میدان بهارستان مرگ یک فرهنگی، دولت را سرنگون کرد!
عمر مجلس بیستم، در کل ۵۹ روز بود و در این عمر کوتاه فقط یک لایحه پذیرفتهشد!
تا یک هفته پیش از آغاز سال ۱۳۴۰، مجلس بیستم که به تازگی گشایش یافتهبود سرگرم امور داخلی خود و بحث و جدل پیرامون اعتبارنامهها بود و از همان آغاز کار پیدا بود که این مجلس نیز دستخوش اختلافات و کشمکشهای سختی خواهدبود.
سخنرانیهای تندی که از سوی گروههای گوناگون در مجلس در ابتدای سال ۱۳۴۰ آغاز شد، گواهی بر پذیرش این پیشبینی بود. با این همه دولت مهندس شریفامامی که بنا به قوانین پارلمانی پس از اعلام آمادگی مجلس، کنارهگیری کرده و دوباره جهت ادامه کار انتخاب شدهبود، توانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
سپس بودجه کل کشور از سوی دولت به مجلس تقدیم گشت.
دست از کارکشیدنهای گروهی و سستی ها
با تقدیم بودجه به مجلس شورای ملی، زمزمههایی که تا آن هنگام از سوی فرهنگیان درباره بازسازی حقوق ایشان به گوش میرسید، یک باره آشکارشد و فرهنگیان با پافشاری از دولت درخواست جبران حقوق خود را نمودند.
از سویی در کمیسیون بودجه، یک نوع صفآرایی دربرابر اقلام بودجه به چشم میخورد و وکلای مجلس بیستم که بر خلاف دستدرازیهای مخالفین نسبت به جریان انتخابات زمستانی، درصدد به دست آوردن آبرو بودند و میکوشیدند در همان آغاز کار از هر فرصتی جهت ایجاد این آبرو برای مجلس استفاده کنند. به طوری که در کمیسیون بودجه هم به همین منظور شرکت معاملات خارجی حذف شد، بودجه ساختمان مجلس کاهش یافت، بخشودگی گمرکی تلویزیون لغو گردید و در جلسه آشکار مجلس نیز یک تبصره انقلابی به بودجه اضافه و بیشترین مبلغ حقوق کارکنان دولت دوهزراوپانصد تومان تعیین شد.
با طرح بودجه، از یک سو در جلسات آشکار مجلس شورای ملی فرصت مناسبی برای سخنرانیهای آتشین به دست وکلا افتاد و از سوی دیگر، فرهنگیان در پافشاری خود برای ترمیم حقوق افزودند و رفتهرفته به اعتراض و راهپیماییهایی از قبیل سکوت در کلاس و گردهمآیی در وزارت فرهنگ دست زدند.
دولت میکوشید که این مشکل را از روش دوستانه حل کند، اما مجلس آشکارا با دولت همکاری نمیکرد و با وجود آنکه روز بیستوچهارم فروردینماه در کمیسیون بودجه به دولت اجازه دادهشد برای هر نقطهای که لازم بداند از روش گرفتن شهریه برای ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران اقدام کند، با این حال این روش نیز فرهنگیان را راضی نکرد و رفتهرفته زمینه دست از کار کشیدن گروهی آنها فراهم گشت. برای به دست آوردن نظر فرهنگیان، دولت دست به دامن آخرین راه حل گشت و روز دهم اردیبهشتماه لایحه جداگانهای جهت ترمیم حقوق دبیران و آموزگاران به دو مجلس تقدیم داشت، اما چون این لایحه نیز پاسخگوی درخواستهای فرهنگیان نبود، سرانجام آنان از روز سهشنبه دوازدهم اردیبهشتماه، در تهران و شهرستانها دست از کارکردن کشیدند. در تهران شمار زیادی از فرهنگیان در میدان بهارستان روبهروی مجلس شورای ملی گرد هم آمدهبودند و بدبختانه در پی رخداد دلخراشی، یک فرهنگی به نام دکتر خانعلی کشتهشد و دو فرهنگی و یک دانشآموز نیز زخمی شدند.
کنارهگیری دولت
رویداد اخیر به جریانات روز رنگ دیگری داد. فردای آن روز در حالی که دانشآموزان نیز به عنوان همدردی به آموزگاران و دبیران خود پیوستهبودند، در جریان همراهی پیکر دکتر خانعلی، راهپیمایی سختی صورت گرفت و سرانجام این راهپیمایی باعث سرنگونی دولت شد.
روز چهاردهم اردیبهشتماه آقای مهندس شریفامامی، نخستوزیر، شرفیاب شد و کنارهگیری دولت را تقدیم داشت. در این حال مجلس نیز روزهای ناآرامی را میگذراند و بحث پیرامون رخدادهای روز با شدت و هیجان ادامه داشت.
روز پانزدهم اردیبهشتماه، آقای دکتر علی امینی فرمان نخستوزیری خود را از شاهنشاه دریافت داشت و با آنکه وی بیدرنگ در گروه فرهنگیان حضور یافت و مژده داد که دولت جدید خواستههای ایشان را مورد توجه قرار خواهدداد، فرهنگیان همچنان به روش خود مبنی بر کارنکردن گروهی ادامه دادند. تا آنکه روز بیستوسوم اردیبهشتماه، نخستوزیر تصمیم گرفت آقای درخشش را به عنوان وزیر فرهنگ در کابینه وارد سازد و بر اثر گفتگوهایی که با فرهنگیان به عمل آمد، آنها دوباره به سر کار خود بازگشتند.
دولت دستور نداده بود ...
در پی تیراندازی در برابر مجلس و قتل یک فرهنگی، گروهی از وکلای مجلس به سختی دولت مهندس شریفامامی را مورد بازخواست قراردادند و دو تن از نمایندگان منفرد، دولت را در این مورد بازخواست نمودند.
رئیس دولت با حالتی برآشفته پشت تریبون رفت و با پافشاری گفت که دولت به هیچ وجه دستور تیراندازی به سوی مردم را ندادهاست.
سپس نخستوزیر و همکاران وی به حالت شکایت جلسه مجلس را ترک گفتند و در پی جلسه کوتاهی، کنارهگیری دولت به آگاهی رسید.
روز سهشنبه نوزدهم اردیبهشتماه، دکتر امینی دولت خود را تشکیل داد و با وجود آنکه سخنپراکنیِ از هم پاشیدگی مجلسها را در آغاز نخستوزیر دروغ شمرد، با وجود این عصر روز پس از آن، فرمان از هم پاشیدگی مجلس بیستم پخش گردید.
مجلس بیستم در کل پنجاهونه روز به طول کشید و لایحه بودجه، نخستین و آخرین لایحهای بود که این مجلس پذیرفت و به سنا فرستاد. اما پیش از آنکه لایحه برای اظهارنظر نهایی از مجلس سنا بازگشت دادهشود، هر دو مجلس از هم پاشیده شدند.
درهای بسته ...
پس از ازهم پاشیدهشدن مجلسها، مهمترین موضوعی که مورد بحث قرارداشت اصلاح قانون انتخابات و تجدید انتخابات مجلسها بود، زیرا در فرمان ملوکانه آشکارا گفته شدهبود:
«... معتقد بودیم که بدون اصلاح قانون انتخابات، انجام انتخاباتی که روح قانون اساسی ایران را در بر داشتهباشد مشکل، بلکه ممتنع و محال است و متأسفانه با قانون فعلی انتخاباتی که خالی از نقص و لغزش باشد مقدور نیست. علیهذا به نام سعادت ملت ایران و به موجب اصل چهلوهشتم اصلاحی، اردیبهشتماه ۱۳۲۸ قانون اساسی انحلال مجلسین شورای ملی و سنا را اعلام، و مقرر میداریم دولت با اصلاح قانون انتخابات، اقدام به تجدید انتخابات مجلسین بنماید.»
با این وجود درهای مجلسها که از روز چهارشنبه، بیستم اردیبهشتماه بسته شدهبود، تا هنگامی که دولت دکتر امینی روی کار بود، همچنان بسته ماند و با آنکه آئیننامه اجرایی جدیدی نیز جهت قانون انتخابات در شانزده ماده مورد پذیرش دولت قرارگرفت، تا مدتی پس از آن همچنان بنیانگذاری دوباره مجلسها خاموش ماند.
برنامه دولت
نخستوزیر جدید، روز بیستویکم اردیبهشتماه در پی یک سخنرانی رادیویی برنامه دولت خود را شرح داد و ضمن این سخنرانی بیان نمود که افراد ملت باید کمربندهای خود را سفت کنند. اجرای اصلاحات زمینها در مکانیزه کردن کشاورزی و بنیانگذاری مجموعههای بهداشتی و به وجود آوردن امکاناتی برای آموزش کشاورزان، بنیانگذاری سازمانهای مالی در روستاها و تشویق روستاییان به تولید شرکتهای تعاونی و سرانجام واگذارکردن امور هر ده به خود روستاییان، از نخستین هدفهای دولت اعلام شد.
در دانشگاه
با روی کار آمدن دولت جدید، پارهای از گروههای سیاسی که تا این زمان تلاشهای آشکاری نداشتند، آشکارا آغاز به کوشش کردند و دانشگاه که پس از ۶۶ روز تعطیلی، در چهاردهم فروردینماه از نو باز شدهبود، به ویژه محیط تلاشهای سیاسی قرارگرفت.
به طوری که هر روز به بهانهای دانشگاه ناآرام و کلاسها گاهی باز و گاهی بسته بودند. شماری از استادان شهامت حضور در دانشگاه را نداشتند و شماری دیگر در محیط دانشگاه مورد اهانت قرارگرفتند تا سرانجام در نخستین روز بهمنماه رویداد معروف دانشگاه پیش آمد و گروههایی که دانشگاه را بهترین محیط جهت رسیدن به هدفهای خود میدانستند، بلوایی در محوطه دانشگاه ایجادکردند و این بلوا سبب شد دانشگاه نیز مانند مجلسها برای مدتی نامشخص بسته شد و تلاشهای یک ساله دانشجویان بیهوده گشت.
رویداد نخستین روز بهمنماه، به بهانه همدردی با سه تن از دانشآموزان اخراجی دارالفنون ایجادگشت و در پی زدوخوردی که بین راهپیماییکنندگان و نیروهای انتظامی روی داد، خسارات زیادی به تأسیسات دانشگاه وارد شد.
دولت در یک آگهی خاطرنشان ساخت که این رویداد با تحریک زمینداران و بانفوذان ایجاد شدهاست و در پی آن، برخی بازداشت شدند.
آنها که بازداشت شدند ...
دولت دکتر امینی که شعار مبارزه با فساد را یکی از مواد اصلی برنامه خود اعلام داشتهبود طی سال ۱۳۴۰ شماری از سرشناسان را به عناوین گوناگون بازداشت کرد.
روز بیستوچهارم اردیبهشتماه، یعنی یک هفته پس از تشکیل دولت، اعلام شد شب گذشته چهار تن از ارتشیان که دارای درجه بودهاند به دلیل سواستفاده از مقام و حیف و میل اموال دولتی بازداشت شدهاند. این چهار تن عبارت بودند از: سپهبد حاجعلی کیا، رئیس پیشین اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران – سپهبد مهدیقلی علویمقدم، وزیر پیشین کشور – سرلشگر علیاکبر ضرغام، وزیر پیشین گمرکات – سرتیپ روحالله نویسی، رئیس پیشین شیلات.
روز ۲۷ خردادماه، سپهبد آزموده، رئیس پیشین دادرسی ارتش، بر ضد دولت دکتر امینی به عنوان مخالفت بر ضد حکومت ملی اعلام جرم کرد. اما به گواه مطالبی که سپهبد آزموده در برگه اعلام جرم نام بردهبود، خود او به عنوان اهانت به مقام شاهنشاهی، در روز ۲۹ خردادماه بازداشت شد!
روز هفتم تیرماه، آقای احمد آرامش، وزیر مشاور کابینه مهندس شریفامامی به خاطر گفتگویی که درباره سیاست خارجی کشور به عمل آوردهبود، بازداشت شد.
روز بیستم آبانماه، قرار بازداشت آقای ابوالحسن ابتهاج، مدیر عامل پیشین سازمان برنامه از سوی بازپرس دیوان کیفر صادرگشت.
روز بیستوچهارم همان ماه نیز آقای فتحالله فرود، شهردار پیشین تهران بازداشت گردید.
دید و بازدیدها
در سال بیستویکم پادشاهی، شاهنشاه و شهبانو دوبار به اروپا سفر کردند. نخستین سفر ملوکانه برای بازدید از کشور نروژ در اردیبهشتماه و دومین سفر، در مهرماه برای یک دیدار رسمی از فرانسه صورت گرفت.
در همین سال گروهی از شخصیتهای برجسته نیز به تهران آمدند و به حضور شاهنشاه رسیدند. حضرت شیخ راشد، حاکم دوبی – حضرت شیخ صفربن سلطانالقاسمی، حاکم شارجه – چستر باولز، معاون وزارت امور خارجه امریکا – نخستوزیر و گروهی از شخصیتهای نیجریه – پرنسس موارا جادانک، دبیر جمعیتهای زنان سیام و مادام هلو، دبیر کل کمیته فرانسوی "کوروش کبیر" از آن جمله بودند.
فرمان شاهنشاه
در بیستویکمین سال پادشاهی، شاهنشاه بخشش زمینهای سلطنتی را میان روستاییان همچنان ادامه دادند، زمینها و درآمدهای بنیاد پهلوی را جهت امور خیریه واگذار نمودند، سد کرج را بازگشایی و دستور بتنریزی سد دز را صادر کردند، کارخانه قند نیشکر را در خوزستان و چندین کارخانه قند را در چند نقطه کشور گشودند. ساختن بنای مرکز اتمی دانشگاه تهران در حضور شاهنشاه آغازشد و افزون بر آن، در روز بیستوچهارم آبانماه متن فرمایشات شاهنشاه در هیأت وزیران، به صورت فرمانی صادر و به دولت ابلاغ شد. در این فرمان اعلیحضرت همایونی پافشاری فرمودند که تا تشکیل مجلس، دولت قوانین لازم را برای تشکیل انجمن ده تنظیم کند و نسبت به قانون انجمن شهر و انجمنهای ایالتی و ولایتی نیز بررسی عمیق نماید تا این قوانین پس از امضا به طور موقت به اجرا گذاردهشوند.
فرمان شاهنشاه همچنین شامل مطالبی درباره شتاب در امر گردآوری و نگرش قانون استخدام کشوری و کارهای لازم برای رفاه حال کارمندان، اجرای قانون مرزبندی مالکیت و اصلاحات زمینها و در صورت لزوم اصلاح هر چه زودتر این قانون، مکانیزه کردن کشاورزی، ساختن خانه برای کارگران و تربیت کادر فنی، گرفتن صحیح و عادلانه مالیات به ویژه از توانگران و توجه ویژه به وضع فرهنگ و اصلاح برنامههای درسی بود.
شاه در میان مردم
روز بیستوهشتم امردادماه سال ۱۳۴۰، که با سالگرد جنبش بیستوهشتم امردادماه همزمان بود، گروه زیادی از مردم تهران در میدان دوشانتپه گردهم آمدند. نزدیک نیممیلیون نفر از اهالی پایتخت در این گروه بزرگ که در تاریخ گردهماییهای ایران بینظیر بود، شرکت داشتند.
بنا به درخواست گروههای گوناگون مردم، شاهنشاه نیز در این گروه حضور یافتند و طی سخنان هیجانانگیزی فرمودند:
- «موقعیت حساس جغرافیایی ایران اجازه نمیدهند ممالک بزرگ دنیا نسبت به ما بینظر بمانند و ما باید با هشیاری تمام مراقبت نوع جدید استعمار باشیم و مملکتمان را از آن حفظ کنیم.»
شاهنشاه همچنان فرمودند:
- «در این چند سال سرتاسر کشور ما به صورت یک میدان فعالیت مثبت و ثمربخش درآمده که مظهر زنده آن کارخانهها، جادهها، راهآهنها، بنادر، سدهای بزرگ، تراکتورها، آموزشگاهها، دانشگاهها، درمانگاهها، بیمارستانها، بنگاههای خیریه، پرورشگاهها، ایجاد شرکتهای تعاونی و غیره است که تعداد آنها پیوسته رو به افزایش میرود.»
(زیرنویس عکسها):
در سفر فرانسه، ژنرال شارل دوگل و بانو به پیشواز شاهنشاه و شهبانوی ایران رفته و از آنان پذیرایی کردند. طی همین سفر بود که شاهنشاه نمایشگاه هفتهزار سال هنر ایران را در پاریس گشودند.
در سال بیستویکم پادشاهی، شاهنشاه و شهبانو برای گشایش سر کرج تشریففرما شدند.
به وسیله تلفن، شاهنشاه دستور بتنریزی سد دز را (که در آینده سد محمدرضاشاه پهلوی نامیدهشد) صادرفرمودند. آقای مهندس عبدالرضا انصاری، رئیس سازمان آب و برق خوزستان نیز افتخار حضور دارد.