بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۳

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۴۴ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی « '''بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۳'''...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۳


۱۳۳۳ چهاردهمین سال


کشف سازمان نظامی حزب توده، اسرار تلاشهای کمونیستها را در سازمان ارتش ایران فاش کرد.

سازمان نظامی حزب توده به رهبری خسرو روزبه، مقدمات یک انقلاب مسلحانه کمونیستی را طرح‌ریزی کرده‌بود.

«موجب کمال خوشوقتی است که علیرغم حوادث ناگوار و فترتی که واقع شد توانستیم همواره در حفظ قانون اساسی پایداری کنیم و به یاری پروردگار و همت و مردانگی ملت ایران نسبت به سوگندی که برای نگاهبانی اساس مشروطیت یادکرده‌ایم، وفاداربمانیم. با وجود مشکلاتی که در کار جهان و در امور کشور مشهود است، ما به آینده درخشان ایران عزیز امیدواری‌های بسیار داریم، زیرا برهان قاطع بقای هر ملتی اراده آن ملت به حفظ استقلال و آزادی خویش است. بر ما روشن است که امروز ملت ایران به هموار کردن راه ترقی و تعالی و دریافتن فرصتهای از دست رفته عزم راسخ دارد ...
انتظارداریم که در آینده نزدیک نیات ما صورت تحقق یافته، خانواده‌ها همگی صاحب خانه و علاقه باشند و سطح زندگی عمومی به حد معمولی ممالک ثروتمند برسد ...»

هیجدهمین دوره مجلس شورای ملی و دومین دوره سنا که با این سخنان از سوی شاهنشاه گشایش یافته‌بود، از آغاز سال ۱۳۳۳ بار دیگر حکومت پارلمانی ایران شکل طبیعی خود را بازیافت. اگرچه نخستین جلسات مجلس هیجدهم هنگام بحث درباره اوضاع گذشته تا حدی ناآرام به نظر می‌رسید، اما به خوبی پیدا بود که با به دست آمدن آرامش همگانی در کشور، پس از بیست‌ودو سال پارلمان ایران نیز روی آرامش به خود می‌بیند و امکان آن حاصل شده‌است که دولتها بتوانند با همکاری مجلس و بدون گروه‌بندی‌ها و مانورهای پارلمانی، به کار اصلاحات کشوری بپردازند.

یکی از مهمترین دشواری هایی که مجلس ها در پیش رو داشتند، تصمیم‌گیری درباره حل دوستانه چالش نفت و آغاز دوباره فعالیت سازمان صنایع نفت جنوب ایران در کادر مل‌شدن نفت بود.


چالش نفت

از همین رو دولت از نخستین روزهای سال ۱۳۳۳ تلاش خود را برای حل چالش نفت آغازکرد. با حضور نمایندگان دولت ایران و نمایندگان چند کمپانی بزرگ بین‌المللی که حاضر گشته‌بودند برای اکتشاف و استخراج نفت در ایران با همکاری یکدیگر، کنسرسیومی تشکیل دهند. گفتگوها پیرامون چالش نفت از روز ۲۵ فروردین‌ماه در کاخ ابیض آغازشد.

این گفتگوها سپس در باغ الهیه دنبال شد و مدت شش ماه طول کشید تا دو طرف نسبت به بستن پیمانی که به نام رؤسای دو گروه، یعنی نمایندگان دولت ایران و نمایندگان کنسرسیوم به پیمان «امینی – پیچ» نامگذاری شد، توافق حاصل کردند.

هنگام تقدیم این پیمان، نخست‌وزیر، سپهبد زاهدی، و وزیر دارایی، دکتر امینی، با هم در جلسه خصوصی مجلس شورای ملی اظهارداشتند که این پیمان، یک پیمان ایده‌آل نیست اما در شرایط کنونی و با توجه به سایر پیمانهای نفتی امکان ندارد که پیمانی با شرایط بهتر تنظیم شود.

هنگام طرح پیمان نفت، گفتگوهای گسترده‌ای در موافقت و مخالفت چه در مجلس شورای ملی و چه در سنا صورت گرفت و سرانجام با پذیرش پیمان مزبور، پس از سه سال دستگاههای راکد نفت فعالیت خود را بازیافتند و خاموشی خوزستان برطرف گردید.

دکتر امینی، رئیس هیأت نمایندگی ایران و "هوارد پیچ"، رئیس هیأت نمایندگی کنسرسیوم با هم به آبادان رفتند و شیری را که به وسیله گروهی که از کار برکنار شده‌بود، بسته‌ شده‌بود، به سوی مخازن کشتی‌های نفتکش گشودند و صدور نفت ایران به بازارهای جهان آغازگشت.

باید توجه داشت که در فاصله تعطیل مخازن نفتی ایران و آغاز کار دوباره، شرکتهای نفتی جهان به سوی کشورهای دیگر صادرکننده نفت روی آوردند و از جمله کویت ناگهان میزان استخراجش بالا رفت و مقام نخست را در صادرات نفت خاورمیانه پیدا کرد. کشور عراق نیز میزان استخراجش بیش از دو برابر افزایش یافت و در حقیقت شرکتهای بزرگ نفت آنچه از ایران خریداری می‌کردند، از کشورهای دیگر به دست آوردند و وقتی صدور نفت ایران آغاز شد، میزان استخراج و بهره‌برداری از مقدار خیلی کم آغازگردید که هنوز هم صادرات نفت ایران با مقایسه با دیگران مقام نخست را باز نیافته‌است. {این جمله شاید در آن سالها درست بوده اما در این هنگام آیا به راستی چنین است؟}


کنگره بوعلی

در اردیبهشت‌ماه ۱۳۳۳، کنگره هزاره ابوعلی‌سینا فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی با تشریفات ویژه‌ای برگزارشد. شمار زیادی از خاورشناسان و دانشمندان جهان که برای شرکت در این کنگره به ایران دعوت شده‌بودند، در همدان حضوریافتند و آرامگاه باشکوه و هتل بزرگ بوعلی به وسیله شاهنشاه گشایش یافت.

در مراسم گشایش آرامگاه بوعلی، شاهنشاه چنین گفتند:

«... این مرد بزرگ که او را از روی حقیقت باید سرآمد حکماء و اطباء شرق و یکی از بزرگترین فیلسوفان و پزشکان جهان دانست، از کسانیست که در راه پیشرفت انسانیت به جانب مراحل کمال عقلی و علمی سهم بزرگی دارد.»

سپس کنگره بوعلی گشایش یافت و دانشمندانی که در کنگره شرکت کرده‌بودند سخنانی درباره حکیم بزرگ ایرانی به زبان آوردند. پس از کنگره هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳، این دومین کنگره بزرگی بود که برای بزرگداشت از یک شخصیت بزرگ ایرانی تشکیل می‌شد.

در بازگشت از همدان، سرتیپ محمدحسین جهانبانی، سرپرست وزارت کشور، در پی پیشامد ناگواری زندگی را بدرود گفت. وی که خود اتومبیل خویشتن را می‌راند، در نیمه راه همدان – تهران با کامیونی برخورد کرد و همان دم درگذشت.


بازپرسی دکتر مصدق


در همین ماه، دادگاه بازنگری برای رسیدگی به پرونده دکتر مصدق و سرتیپ ریاحی به ریاست سرلشگر جوادی در باشگاه افسران لشگر دو زرهی تشکیل شد و به موجب رأی دادگاه، مدت محکومیت آقای مصدق که در نخستین دادگاه به دو سال زندان محکوم شده‌بود، یک سال افزایش یافت و به حکم نخستین بازپرسی درباره سرتیپ ریاحی، پافشاری گردید.


صندوق مشترک ایران و امریکا


در خردادماه ۱۳۳۳، به جای سازمان اصل چهار که در زمینه همکاری مشترک بین ایران و امریکا تلاشهای محدودی داشت، صندوق مشترک ایران و امریکا با تلاشهای گسترده‌تری تشکیل شد. هدف این صندوق ادامه همکاری در کارهای عمرانی بود.


سیلها و طوفانها ...


سال ۱۳۳۳، سال سیلها و طوفانها و رویدادهای ناگوار طبیعی بود.

در خردادماه سیل بی‌سابقه‌ای در خرمشهر جاری شد، به طوری که ۲۴ دهکده زیر آب قرارگرفت و زیانهای جانی و مالی فراوانی واردشد.

در همین ماه باز سیل دیگری در امامزاده داود جاری گشت و این سیل سهمگین بیش از دوهزار نفر را کشت و تمام محوطه امامزاده داود را فراگرفت و زیانهای فراوانی به بار آورد.

در تیرماه، سیلهای بزرگی همراه با طوفان در نواحی شمال ایران روی داد. فشم، میگون، اوشان و اطراف قزوین از مناطقی بودند که در این سیلها و طوفانها زیانهای فراوانی دیدند و به همین جهت کمیته ویژه همکاری با سیل‌زدگان با همکاری شیر و خورشید سرخ ایران به ریاست مرحوم ابراهیم حکیمی، "حکیم‌الملک"، تشکیل شد و به جلب کمک مردم برای رسیدگی به سیل‌زدگان پرداخت.


سازمان نظامی حزب توده


از مهمترین رویدادهای این سال، همچنین کشف سازمان نظامی و شبکه‌های مخفی حزب توده بود.

در مردادماه، به دنبال دستگیری سروان عباسی و جستجوی چمدانی که وی با خود داشت، مقامات انتظامی به وجود یک شبکه مهم نظامی در ارتش پی بردند و در پی پیگیریهایی که صورت گرفت، مشخص شد که این سازمان گسترده به رهبری خسرو روزبه و تحت سرپرستی سرهنگ مبشر و سرهنگ سیامک، برای ایجاد نارضایتی در میان افسران ارتش و کسب اطلاعات مهم نظامی برای فرستادن به خارج و از بین بردن اقدامات نظامی بر ضد سازمانهای حزب توده، نقشه‌های گسترده‌ای را پیگیری می‌کرده‌است.

شاهنشاه در خاطرات خود می‌نویسند:

«تحقیقات عمیق دیگری نیز از طرف مأمورین به عمل آمد که در طی آن تحقیقات، چندین انبار اسلحه و مهمات که افراد حزب محرمانه برای پیشرفت هدفهای نهایی خود تدارک کرده‌بودند، کشف گردید. خبرنگاران خارجی و داخلی عکس این مهمات و تفصیل این کشفیات را منتشر کردند و مردم ایران و جهان را به جزئیات این توطئه‌ها آگاه ساختند و ضمناً اطلاعات دامنه‌دارتری از طرز عمل افراد حزب توده برای منحرف کردن سیر طبیعی ناسیونالیزم ملی ایران و هدایت آن به سوی آمال و هدفهای خود و اربابان بیگانه آنها کسب کردیم.

حسین فاطمی، وزیر امور خارجه مصدق که متواری شده‌بود، با کمک افراد حزب توده هفت ماه خود را در گوشه و کنار مخفی کرد تا بالاخره دستگیر گردید ...

عده‌ای از افسران و افراد حزب توده که بعضی از آنها در شکنجه و قتل افراد مخالف دست داشتند، اعدام و یا زندانی گردیدند و بسیاری از آنها نیز که از کرده خود نادم شده و صمیمانه آمادگی خود را برای وفاداری مجدد به وطن و سلطنت مشروطه اعلام کردند، از طرف من مورد عفو قرار گرفتند.

ضمن محاکمه، مدارک جالبی درباره سوگندی که حزب توده افسران نظامی را به ادای آن ملزم می‌ساخت، به دست آمد. این افسران باید سوگند یاد می‌کردند که با شاه مملکت و دول غربی مخالف و با اتحاد شوروی دوست باشند!»

در بازپرسی افسران سازمان نظامی حزب توده، مشخص شد که آنها قصد داشته‌اند افراد خود را در پستها و سازمانهای حساس ارتش و حتی گارد شاهنشاهی گمارده، طبق نقشه دقیقی در هنگام معینی دست به شورش و انقلاب بزنند.

در نتیجه نخستین گروه افسران مزبور، روز ۲۷ مهرماه در میدان تیر پادگان قصر، تیرباران شدند. این افراد عبارت بودند از:

سرهنگ سیامک، سرهنگ مبشر، سرهنگ عزیز نمینی، سرگرد عطارد، سرگرد دکتر وزیریان، سروان مدنی، سروان شفا، سروان واعظ قائمی، سروان افروخته و شخصی غیرنظامی به نام کیوان.

دسته دوم افسران مرکب از سرهنگ محمد جلالی، سرهنگ امیر افشاربکشلو، سرهنگ کاظم جمشیدی، سرگرد جعفر وکیلی، ستوان محمدباقر واله نیز بامداد روز ۱۷ آبان‌ماه تیرباران گشتند.


شبکه‌های تسلیحات


از آن پس، با پژوهشهایی که شبانه‌روز ادامه داشت، کم‌کم شبکه‌های تسلیحات و چاپخانه‌های مخفی حزب توده از سوی نیروهای انتظامی کشف شد.

نخستین شبکه که عبارت بود از انبار مهمات حزب، در آبان‌ماه ۱۳۳۳ کشف شد. در این انبار صدها تفنگ و نارنجک و بطریهای پر از مواد منفجره به دست آمد.

سپس در یک محوطه مخفی، زیر یک ساختمان تازه‌ساز واقع در داودیه، چاپخانه مخفی حزب به دست نیروهای انتظامی افتاد. تنها راه این چاپخانه که مجهز به انواع ماشینهای چاپ و دستگاههای حروف‌چینی بود، در پلکانی زیر سنگ توالت ساختمان مزبور قرارداشت که هیچ کس در نخستین نگاه متوجه آن نمی‌شد. این پلکان باریک به زیرزمین گسترده‌ای راه می‌یافت که دستگاه کامل چاپخانه در آن زیرزمین قرارداشت.

پس از آن چاپخانه، "روزنامه رزم ارگان سازمان جوانان حزب توده" و "سازمان توزیع نشریات حزب" و سرانجام در دی‌ماه، "سازمان جوانان" کشف شد و ۶۸ نفر از اداره‌کنندگان سازمان مزبور دستگیر شدند.

انبار دیگری از مهمات و اسلحه، در بهمن‌ماه به دست نیروهای رکن دوم ستاد ارتش افتاد. این انبار درون دیوارهای منزلی نزدیک قلهک پنهان بود و تنها دوازده‌هزار نارنجک از شکم آن دیوار کشف شد.


پیوندهای ایران و شوروی


با کشف سازمان نظامی حزب توده و پرده‌برداشتن از اسرار دسیسه‌های این گروه، بار دیگر پیوند ایران و شوروی به تیرگی گرایید و در تیرماه دولت شوروی در پی یادداشتی به دولت ایران، نکته‌ای را مبنی بر اینکه ایران قصد دارد به گروههای نظامی ضد شوروی بپیوندد، هشدار داد. دولت ایران به یادداشت مزبور چنین پاسخ داد؛ که برای پایداری امنیت کشور، حق دارد هر چاره‌اندیشی را که لازم می‌داند، به کار گیرد.

اما این پاسخ، دولت شوروی را راضی نساخت و حملات رادیویی مسکو که مدتی بود انجام نمی‌شد، از سر گرفته‌شد. در این هنگام "مالنکف"، نخست‌وزیر اتحاد شوروی بود.


سرنگونی هواپیمای شاهپور علیرضا


روزهشتم آبان‌ماه ۱۳۳۳، خبر رسید هواپیمای والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی که از گرگان به سمت تهران در حرکت بوده، در میان راه ناپدید شده‌است.

کوشش برای یافتن هواپیمای گمشده چند روز ادامه داشت و سرانجام آشکار گشت که هواپیمای والاحضرت در نزدیکی لار (کوهستان البرز) واژگون و سرنگون گشته و سرنشینان آن، والاحضرت شاهپور علیرضا و سرگرد مهاجر، خلبان هواپیما، کشته‌شده‌اند. جنازه والاحضرت طی تشریفات رسمی در کنار آرامگاه اعلیحضرت رضاشاه بزرگ به خاک سپرده‌شد.


اعدام دکتر فاطمی


روز ۱۹ آبان‌ماه، دکتر حسین فاطمی که در دادگاه نظامی به اعدام محکوم شده‌بود، تیرباران شد.

دکتر فاطمی و دکتر شایگان و مهندس رضوی در یک دادگاه بازپرسی شدند و دو نفر اخیر که به زندان ابد محکوم گشته‌بودند، پس از مدتی از زندان آزاد گشتند.


سفرهای شاهنشاه


در سال ۱۳۳۳، شاهنشاه فرصت یافتند که پس از چند سفر داخلی، از جمله مسافرت به آذربایجان و گیلان و مازندران، به دعوت آیزنهاور به ایالات متحده امریکا مسافرت کنند.

در بازگشت از امریکا به دعوت سران کشورهای انگلستان و آلمان و ایتالیا و عراق، شاهنشاه از این کشورها نیز بازدید فرمودند. سفر شاهنشاه به اروپا و امریکا که در آذرماه آغاز شده‌بود، در اسفندماه به پایان رسید و روز ۲۱ اسفندماه شاهنشاه به وطن بازگشتند.


(زیرنویس عکسها):

با گشودن این شیر به وسیله مدیران گروههای نمایندگی ایران و کنسرسیوم، نفت ایران پس از سه سال در لوله‌ها جریان یافت و به بازارهای جهان صادر گردید.


این است گوشه‌ای از چاپخانه مخفی حزب توده.

به طوری که می‌بینید، بالای گارسه‌های حروفچینی به جز یک تقویم ایرانی، هر چه به چشم می‌خورد، غیر ایرانی است. دو تابلو از لنین و استالین، یک عکس بزرگ از دکتر رادمنش، چند منظره از کاخ کرملین و شبهای مسکو و یک تابلو از انقلاب اکتبر.

در این سوی گارسه‌ها نیز، عکسهایی از رهبران شوروی که در همان چاپخانه چاپ شده‌است، به چشم می‌خورد.


قسمتی از سلاحهای سازمان نظامی حزب توده که به دست نیروهای انتظامی افتاده‌است. از شکم یک دیوار در حوالی قلهک هزاران قبضه تفنگ و نارنجک و بطریها و قوطیهای حاوی مواد منفجره کشف شد.