بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۹
۱۳۲۹ دهمین سال
طی تشریفات باشکوهی جنازه اعلیحضرت رضاشاه همراهی شد.
سهفقره ترور سیاسی در طول سال ۱۳۲۹ صورت گرفت.
پس از کنارهگیری دولت ساعد، آقای منصور (منصورالملک) به فرمان اعلیحضرت کابینه خود را تشکیل داد و آن را به شرح زیر معرفی نمود:
آقایان: حسین علاء، وزیر امور خارجه – مسعود کیهان، وزیر فرهنگ – ابراهیم زند، وزیر کشور – سپهبد یزدانپناه، وزیر جنگ – دکتر محمد نخعی، وزیر کار – دکتر اقبال، وزیر راه – سیدجلالالدین تهرانی، وزیر پست و تلگراف – محمدعلی وارسته، وزیر بهداری – اسدالله علم، وزیر کشاورزی – علی هیئت، وزیر دادگستری – دکتر علی امینی، وزیر اقتصاد.
سخنپراکنی دستبرد انتخاباتی
قتل آقای هژیر، وزیر دربار، که هم زمان با جریان انتخابات مجلس شانزدهم و توقیف صندوقهای انتخابات در مسجد سپهسالار انجام گرفت، چنان ترسی در دلها انداخت که دستگاه دولت منصور را نیز تحت اثر قرار داد. چیزی از ترور آقای هژیر نگذشت که درباره صندوقهای انتخابات در مسجد سپهسالار سخنپراکنیهایی شد که این صندوقها شبانه با کمک نیروهای دولتی عوض گردیده و روز پس از آن خواندن آرا در محیطی پر از وحشت آغازشد و لیستی که دولت به آن چشم داشت، از صندوقها بیرون آمد.
رئیس شهربانی سپهبد زاهدی بود که در آن هنگام درجه سرلشگری داشت و پس از آن از سوی آقای منصور به وزارت کشور گماشتهشد.
جنازه اعلیحضرت رضاشاه در تهران
جنازه اعلیحضرت رضاشاه که تا این زمان در مصر به امانت گذارده و مومیایی شدهبود، با هواپیما به عربستان سعودی بردهشد و پس از گرداندن به دور خانه خدا در مکه و سپس مدینه، به ایران آوردهشد و روز هفدهم اردیبهشتماه از اهواز با قطار ویژه به تهران جابجا گردید. طی آداب باشکوهی جنازه از ایستگاه راهآهن تا مسافتی روی دوش و سپس به روی عراده توپ حمل گردید و در میان اندوه فراوان از سوی همه گروههای مردم، همراهی گردید و با احترام شایان و بزرگداشت فراوان در کنار حضرت عبدالعظیم به خاک سپردهشد.
ترور دهقان
عصر روز ششم خردادماه سال ۱۳۲۹، آقای احمد دهقان، مدیر مجله تهرانمصور و نماینده مجلس شورای ملی، در دفتر کار خود، در ساختمان گراندهتل "لالهزار" ترور گردید و با گلولهای از پای درآمد. مرگ آقای دهقان که عضو اثرگذاری در مجلس و مطبوعات به شمار میرفت، محیط تیره سیاسی را تیرهتر ساخت.
آقای دهقان را فردی به نام حسن جعفری ترور کرد که پس از بازپرسی به اعدام محکوم گردید.
دنباله ماجرای نفت
دولت منصور که از ابتدای آغاز به کار درباره چالش نفت سکوت اختیار کرده و بهتر میدید که بهانهای برای بیشتر شدن ناآرامیهای پارلمانی و سیاسی به دست ندهد، سرانجام روز بیستوسوم خردادماه از مجلس درخواست کرد که پیمان الحاقی گس – گلشائیان در دستور گفتگوهای پارلمان قرار دادهشود و بیان کرد:
«در این لایحه که از دوره پانزدهم قانونگذاری معوق مانده، به سود و صلاح کشور است که هر چه زودتر مورد رسیدگی قرارگیرد.»
همانطور که پیشبینی میشد، به دنبال این پیشنهاد، مجلس ناآرام شد و بین نمایندگان اقلیت و اکثریت سخنان تندی ردوبدل گشت. تا آنکه روز سیام خردادماه شماری از نمایندگان مجلس پیشنهادکردند از هر شعبه سه نفر انتخاب شوند و کمیسیون ویژهای برای رسیدگی به لایحه نفت تشکیل گردد. دکتر مصدق از طرف اقلیت با این پیشنهاد نیز مخالفت کرد اما پیشنهاد پذیرفتهشد و قرارشد کمیسیون ویژه نفت تشکیل بشود و پس از تشکیل کمیسیون خود دکتر مصدق به ریاست آن برگزیدهشد.
کابینه رزمآرا
در پی گفتگوهای شدیدی که پیرامون چالش نفت در مجلس صورت گرفت، روز پنجم تیرماه به طور ناگهانی آقای منصور کنارهگیری دولت خود را به حضور شاهنشاه تقدیم داشت و پس از پذیرفتهشدن آن، به سمت سفیر ایران در رم برگماشتهشد.
بیدرنگ در همان روز فرمان شاهانه مبنی بر نخستوزیری سپهبد رزمآرا صادرشد و آقای رزمآرا روز ششم تیرماه، در سمت ریاست دولت، وزرای خود را به شرح زیر معرفی کرد:
آقایان: دکتر تقی نصر، وزیر دارایی – محمود صلاحیکفیل، وزیر امور خارجه – محمدعلی بودزی، وزیر دادگستری – سرلشگر عبدالله هدایت، وزیر جنگ – دکتر مرتضی آزموده، وزیر اقتصاد ملی – دکتر شمسالدین جزایری، وزیر فرهنگ – مهندس ابراهیم مهدوی، وزیر کشاورزی – دکتر جهانشاه صالح، وزیر بهداری – دکتر محمد نخعی، وزیر کار.
جلسات ناآرام
هنگامی که کابینه آقای رزمآرا برای معرفی به مجلس شورای ملی واردشد، نمایندگان اقلیت به طرزی که تا آن هنگام سابقه نداشت، شروع به فریاد و خردهگیری کردند. به طوری که پیشدستیهای تختهای یکی پس از دیگری به صدای بلند شکست و بیشتر نمایندگان به طرفداری از دولت به جوابگویی در برابر شمار اندک نمایندگان برخاستند و طی یکی از ناآرامترین جلسات پارلمان ایران در تمام دوره مشروطیت، نخستوزیر که میکوشید خونسردی خود را حفظ کند، دولت خود را به مجلس معرفی کرد و برنامه دولت را پدیدارنمود.
همان زمان در میدان بهارستان نیز راهپیمایی برضد دولت روی داد که با دخالت پلیس و نیروی انتظامی شماری از راهپیماییکنندگان بازداشت و بقیه پراکنده گشتند.
این ناآرامیها در تمام زمانی که مرحوم سپهبد رزمآرا بر مصدر کار بود، ادامه داشت و مجلس شانزدهم نیز مانند مجلس چهاردهم، بر اثر شگردهای اقلیت به طور عملی فلج شدهبود.
کنفرانس اقتصادی تهران
روز یازدهم مهرماه، کنفرانس اقتصادی تهران با شرکت نمایندگان همه کشورهای اسلامی در سالن کاخ دادگستری گشایش یافت. این کنفرانس از نخستین گردهماییهای مهمی بود که در تهران تشکیل میشد. آقای حمزه غوث، سفیر عربستان سعودی، با خواندن آیهای از قرآن آغاز کنفرانس را آگاهی داد و سپس نشستهای کنفرانس به ریاست نخستوزیر ایران برپا گشت.
اطلاعات در یکربع قرن
در مهرماه سال ۱۳۲۹ روزنامه اطلاعات یکربع قرن خدمت مطبوعاتی را پشت سر نهاد و وارد بیستوپنجمین سال زندگی خود گشت.
به این مناسبت مراسمی از سوی "اطلاعات" در تهران و شهرستانها برگزارشد و گروهی از شخصیتهای برجسته کشور که در جشن بیستوپنجمین سال اطلاعات شرکت کردهبودند، خدمات روزنامه را در روزهای سخت و پایداری آن را در برابر مشکلات و خطرات به خاطر حفظ سود ملی و حقوقی مملکت و ملت ایران در هر حال و هر زمان ستودند.
همکاریهای خارجی
در این زمان که افق سیاست خارجی ایران به نحو قابل ملاحظهای روشن و زمینه برای همکاریهای بیشتر با کشورهای خارجی فراهم گشتهبود، نخست در بیستوهفتم مهرماه طرح فنی همکاری استفاده از اصل چهارم ترومن به مبلغ پانصدهزار دلار برای مدت یک سال بین نخستوزیر ایران، سپهبد رزمآرا، و سفیر امریکا، آقای هانری گریدی، و سپس روز سیزدهم آبانماه، یک موافقتنامه بازرگانی میان ایران و شوروی به امضا رسید.
جریانات سیاسی و پارلمانی
کمیسیون ویژه نفت، که برای رسیدگی به پیوست لایحه نفت تشکیل شدهبود، پس از جلسات طولانی و ناآرام، سرانجام روز چهارم آذرماه به اتفاق آرا پیمان الحاقی را نپذیرفت و اعلام داشت که این پیمان به ایران از نفت جنوب به طور کامل سودی نمیرساند.
فردای آن روز، دولت رزمآرا که از سوی اقلیت در موضوع نفت بازخواست شدهبود، در مجلس رأی اعتماد گرفت. طی این جلسه ناآرام، پس از آنکه نخستوزیر سخنان مفصلی بیان کرد، مجلس شورای ملی با ۹۱ رأی موافق، دولت را پابرجا ساخت.
در خلال این ماجرا، فرار زندانیان تودهای از زندان قصر نیز به آبروی دولت خدشه وارد کرد و سبب شد که در مجلس حملات تندی بر ضد دولت صورت بگیرد.
از سویی، ضمن اینکه دولت به طور جداگانه برای بستن پیمان تازهای مشغول گفتگو با نمایندگان شرکت نفت بود، در کمیسیون ویژه نفت سه پیشنهاد تحت شور قرارداشتند که عبارت بودند از:
۱ – ملیکردن صنعت نفت در سراسر کشور.
۲ – لغو قرارداد ۱۹۳۳.
۳ – استفاده از درآمدهای نفت به طور پنجاه درصد.
روز سوم اسفندماه پیشنهاد ملیشدن نفت در مجلس بازگوشد اما پیش از آنکه دولت نظر خود را در این زمینه به آگاهی برساند، در شانزدهم اسفندماه نخستوزیر ترور شد.
ترور رزمآرا
سپهبد رزمآرا پیش از ظهر روز شانزدهم اسفندماه به همراه دو تن از وزرای کابینه برای شرکت در مجلس درگذشت مرحوم آیتالله فیض، به مسجد شاه رفت و هنگامی که از صحن مسجد میگذشت، در کنار حوض بزرگ مسجد، سه گلوله به سوی وی شلیک شد که درنتیجه همان لحظه درگذشت.
نخستین گلوله از پشت سر وارد مغز شده و از پیشانی خارج گردید. گلوله دوم به ریه برخورد کرده و از سوی دیگر خارج شد و گلوله سوم نیز استخوان بالای سینه را شکست. پس از زمین خوردن نخستوزیر بر اثر برخورد گلولهها، نظم مسجد به هم خورد و تروریست به همراه همدستانش خواستار فرار بود، اما نیروهای انتظامی او را دستگیر و به کلانتری بردند. وی در کلانتری خود را عبدالله موحد رستگار معرفی کرد اما پس از بازجویی بیشتر مشخص شد نام وی خلیل طهماسبی و شغلش نجاری است.
جنازه بیجان نخستوزیر بیدرنگ به بیمارستان سینا بردهشد. اما نظر پزشکان این بود که وی با برخورد نخستین گلوله جان خود را از دست دادهاست.
همان روز یک آگهی به شرح زیر از سوی دولت پخش گردید:
«در ساعت دهوچهل دقیقه صبح چهارشنبه ۱۶ اسفند، موقعی که جناب آقای رزمآراء، نخستوزیر، برای حضور در مجلس ترحیم آیتالله فیض میرفتند، در صحن مسجد مورد حمله یک نفر واقع و مقتول گردید. بلافاصله قاتل دستگیر شد.
با اظهار تأسف از چنین ضایعه مؤلمه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی امر و مقرر فرمودند هیأت دولت تحت سرپرستی اینجانب (خلیل فهیمی) کماکان با نهایت مراقبت، امور کشور را ادارهنماید و برای استحضار عامه اعلام میشود که استانداران و فرمانداران و کلیه مأموران دولت اعم از لشگری و کشوری باید با نهایت قدرت انجام وظیفه نمایند.»
آقای رزمآرا هنگام مرگ پنجاه سال داشت و روی هم رفته هشت ماه و یازده روز زمامدار ایران بود.
ملیشدن نفت
درست هم زمان با ترور نخستوزیر، کمیسیون نفت مجلس شورای ملی نیز جلسه داشت و بیدرنگ پس از آنکه خبر قتل آقای رزمآرا پخش گردید، رأی به پیشنهاد ملیشدن نفت گرفتند و پذیرفتهشد.
این پیشنهاد، طی گزارشی از سوی کمیسیون نفت به مجلس بازگشت و روز ۲۴ اسفندماه گزارش مزبور در مجلس شورای ملی نیز پذیرفتهشد و قرار شد آئیننامهای جهت ملیکردن صنعت نفت از سوی کمیسیون ویژه تهیه و به مجلس پیشنهادشود.
یک ترور دیگر
در پی ترور سپهبد رزمآرا، روز ۲۸ اسفندماه، دکتر عبدالحمید اعظمزنگنه، وزیر فرهنگ کابینه رزمآرا و رئیس و استاد دانشکده حقوق نیز در صحن دانشگاه به وسیله جوان دانشجویی به نام نصرتالله قمی هدف گلوله قرارگرفت و از پای درآمد.
کابینه علاء
در آخرین روزهای سال ۱۳۲۹ فرمان همایونی مبنی بر گماشتن آقای حسین علاء به ریاست دولت، صادرگشت. آقای علاء کابینه خود را روز بیستونهم اسفندماه معرفی کرد و بیدرنگ مقررات حکومت نظامی برای مدت دو ماه در تهران و حومه اعلام شد.
اعضای موقت کابینه علاء عبارت بودند از:
آقایان: محمدعلی وارسته، وزیر دارایی – شمسالدین امیرعلائی، وزیر دادگستری – علی دشتی، وزیر مشاور – حبیباله آموزگار، وزیر فرهنگ – ضیاءالدین فرمند، وزیر کشاورزی – سرلشگر میرجلالی، معاون وزارت جنگ – دکتر عباس نفیسی، معاون وزارت بهداری – مهندس حبیب نفیسی، معاون وزارت کار – دکتر افخم حکمت، معاون وزارت کشور – مهندس احمد مصدق، معاون وزارت راه – دکتر جمشید مفخم، معاون وزارت اقتصاد ملی – مهندس احمد زنگنه، معاون وزارت پست و تلگراف.
معرفی اعضای کابینه و اعلام برنامه دولت در مجلسها، به پس از تعطیلات نوروز واگذارشد.
(زیرنویس عکسها):
هنگامی که جنازه اعلیحضرت رضاشاه با ترن ویژه به تهران رسید، اعلیحضرت همایونی پیش رفتند و با اندوه، در حالی که میگریستند، بر جنازه پدر بزرگوار خود بوسه زدند و مدتی به این حال باقی بودند تا آنکه سپهبد یزدانپناه جلو رفت و به شاهنشاه کمک کرد تا از روی جنازه برخاستند.
جنازه رضاشاه بزرگ با تشریفات بیهمانندی که تا آن روز تهران به خود ندیدهبود، از ایستگاه راهآهن تا چهارراه دروازه قزوین بر روی دوش حمل شد و در این حال که تابوت ویژه بر دوش دوازده تن از امرا و ارتش حمل میشد، مردم با سکوت و ناراحتی جنازه را همراهی میکردند. شمار خودرو های سواری در این آیین آنچنان زیاد بود که زمانی رادیو ورود جنازه را به خیابان ری اعلام کرد، هنوز برخی در چهارراه دروازده قزوین زمان سوارشدن به ماشین را پیدا نکردهبودند.
سه مرد سیاسی که در سال ۱۳۲۹ ترور شدند.
(از راست به چپ: آقایان: دهقان، رزمآرا، دکتر زنگنه)
این عکس رکورد دیپلماتیک و نمایندگان مجلسهای سنا و شورای ملی را هنگام همراهی جنازه رضاشاه بزرگ نشان میدهد.