اوحدی مراغهای (غزلیات)/دی ره میخانه باز یافته بودم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (دی ره میخانه باز یافته بودم) از اوحدی مراغهای |
' |
دی ره میخانه باز یافته بودم | کار طرب را بساز یافته بودم | |
جمله به میدادم و به مطرب و ساقی | هر چه به عمری دراز یافته بودم | |
آنچه نه عشق تو بود و رندی و مستی | عین دروغ و مجاز یافته بودم | |
راه دل رازدار بسته زبان را | در حرم اهل راز یافته بودم | |
نه پدر و چار مادر و سه پسر را | پیش خود اندر نماز یافته بودم | |
با همه پستی بلند همت خود را | از دو جهان بینیاز یافته بودم | |
سایهی دربان نگشت زحمت راهم | زانکه ز سلطان جواز یافته بودم | |
هر هوس و آرزو، که بود دلم را | در رخ آن دلنواز یافته بودم | |
در نظر اوحدی ز راه حقیقت | نه در افلاک باز یافته بودم |