اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/تا کی از هجر تو بی‌خواب و خورم باید بود؟

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۴۴ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (تا کی از هجر تو بی‌خواب و خورم باید بود؟)
از اوحدی مراغه‌ای
'


تا کی از هجر تو بی‌خواب و خورم باید بود؟ به تو مشغول وز خود بی‌خبرم باید بود؟
چاره کردم که مگر درد تو بهتر گردد چو بتر شد، به ازین چاره گرم باید بود
در میان بندم ازان زلف سیه زناری اگر از دایره دین بدرم باید بود
دوستی کم نکنم، با تو پسر، ور به مثل دشمن مادر و خصم پدرم باید بود
نگذارم که به خورشید کنندت مانند ور به جان منکر شمس و قمرم باید بود
نه به مهری که بریدی تو، ز دستت بدهم که گرم سر ببری سر به سرم باید بود
من که جز قصه‌ی عشق تو ندانم سمری اوحدی وار به عالم سمرم باید بود