انوری (مقطعات)/خداوندا تو آنی کافرینش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | انوری (مقطعات) (خداوندا تو آنی کافرینش) از انوری |
' |
خداوندا تو آنی کافرینش | به کلی هست چون دریا و تو در | |
جهان را پهلوان چون تو نباشد | زهی از تو جهان را صد تفاخر | |
ندارد بیشهی دولت چو تو شیر | نزاید مادر گیتی چو تو حر | |
به گیتی فتنه کی بنشستی از پای | اگز نه تیغ تو گفتیش التر | |
فلک با اختران گفتا که آن کیست | که هست از خیل او چشم ظفر پر | |
رکاب تو ببوسیدند و گفتند | الغ جاندار بک اینانج سنقر |