امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/نام سرچشمهی حیوان چه بری با دهنش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات) (نام سرچشمهی حیوان چه بری با دهنش) از امیر خسرو دهلوی |
' |
نام سرچشمهی حیوان چه بری با دهنش | سخن قند مگو با لب شکر شکنش | |
گر زند با دهنش بسته ز بیمغزی لاف | هر که بیند شکند بالب و دندان دهنش | |
ای صبا گوی زمن غنچهی تر دامن را | چیست آن غنچه که پنهان شده در پیرهنش | |
دوش جستم ز دهانش خبر آب حیات | گفت باید طلبید ازلب شیرین منش | |
گر شور در غم تو چهرهی عاشق گاهی | باز گلگون کند از خون دل خویشتنش | |
زلف کج طبع تو هندوی بلا انگیز است | چشم سر مست تو ترکیست که یغماست فنش | |
روز و شب وصف رخ خوب تو گوید خسرو | تا چه طوطی است که ازآینه باشد سخنش! |