الگو:نوشتار برگزیده

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو


مصاحبه شاهنشاه آریامهر ۲۳ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی

مصاحبه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان رسانه‌های گروهی ۲۳ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی: عده‌ای از این افراد (تظاهرات‌کنندگان اخیر در ایران) می‌خواهند ایران را به صورت «ایرانستان» درآورند. عده‌ای از اینها همان ورشکستگان سیاسی قدیمی هستند که به سلامتی پیشه‌وری شراب می‌خوردند، اما باید بدانند که ایران قابل تقسیم نیست. قوای مسلح و هیچ ایرانی وطن‌پرستی زیر بار اینها نخواهد رفت. اول باید علت این اجتماع را توضیح بدهم.

شما در روزنامه‌ها و در رسانه‌ها بیشتر از هر کسی حس می‌کنید که چه تحولاتی در مملکت از لحاظ آزادی‌های قلمی و اظهار عقیده پیدا شده‌است. خیلی‌ها هم ایراد دارند، که البته در این بین کسانی که به این مملکت علاقه ندارند یا به ممالک دیگری علاقه دارند یا سوگند یاد کرده‌اند که در خدمت دیگران باشند، لابه‌لای مطالب و سطوح و مقاله‌ها وظیفه خودشان را انجام می‌دهند، ولی خوب به این کاری نداریم. چرا وقتی که ما چنین وضعی را در مملکت ایجاد کردیم با رسانه‌های خودمان، با مخبرین خودمان مصاحبه نداشته باشیم و فقط با خارجی داشته باشیم.

این است که تصمیم کلی بر این است که لااقل هر سه ماه یک مرتبه، مگر پیشامدهای خارق‌العاده بشود، چنین جلسه‌ای تشکیل بدهیم و معمولاً در این مدت سؤالاتی که جمع می‌شود، به خاطر شما نمایندگان مطبوعات می‌ماند. سؤالات شما را تا آنجا که در مقام من است خودم جواب خواهم داد و سؤالاتی که در مقام کارها و وظایف دولت و قوه مجریه است، آنها جواب خواهند داد. بعضی چیزها در حدود مسئولیت‌های قوه قضایی است، که آنها باید جواب بدهند یا وزیر از طرف آنها یا به طریق دیگری. به هر صورت مطالب هر چه باشد و نباشد در محیط امروزی روشن خواهد شد و فعلاً به همین جا اکتفا می‌کنم. مسلماً در ضمن سؤالاتی که خواهید داشت، تمام مطالبی که لازم است ذکر بشود امروز به طریقی ذکر خواهد شد.

صالحیار، سردبیر روزنامه اطلاعات: می‌خواستم از نظر شاهنشاه درباره حوادث چند روز اخیر آگاه شوم و نظر شاهنشاه را درباره این حوادث و ریشه‌های آن پرسش کنم؟

شاهنشاه آریامهر: شاید بشود حوادث چند روز اخیر را تا حدی جدا کرد از حوادثی که در این دو سال اخیر پیش آمده‌است. البته همانطور که گفتم حس کرده‌اید که در این ۱۸ ماه یا دو سال اخیر، ما مملکتمان را به سمتی می‌بریم که بالاخره این اقدامات بنیانی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی تقریباً مقارن همدیگر خواهند رسید به آن موقعی که من می‌گویم وارد تمدن بزرگ خواهیم شد. یعنی تا آن موقع بی‌سوادی تقریباً در مملکت ریشه‌کن می‌شود. تا آن موقع صنعت ایران به پایه تقریباً صنایع امروزی اروپایی می‌رسد و البته کشاورزی ایران ترقی کرده باشد. از لحاظ اجتماعی این ۱۹ ماده انقلاب را که الان داریم، چه چیز دیگری می‌شود به آن اضافه کرد؟ پیشامدها نشان خواهند داد. ولی این یک مسابقه‌ای است. شما چرا نمی‌گذارید در رسانه‌هایتان که حقیقتاً عده‌ای می‌آیند و سعی کنند برنامه بهتری از ۱۹ ماده انقلاب، ولو تخیلی هم باشد، بدهند؟ چون شنیدم بعضی از روزنامه‌های امروزی، مخفی که نیست، ولی غیر رسمی چاپ می‌شود و می‌گذارند که پخش هم بشود، خیلی وعده می‌دهند که اگر ما بیاییم سر کار چکارها می‌کنیم. سه تا چهار ماده از مواد ساده انقلاب ایران را تازه به ملت وعده می‌دهند، در صورتی که ما ۱۹ ماده انقلاب داریم که مشغول اجرا و انجام است. از لحاظ اجتماعی اضافه بر عدالت اجتماعی که در ایران موجود است، من می‌گویم اصول انقلاب ما را با هر مرام دیگر خواهید دید. هم از لحاظ مادی، هم از لحاظ انسانی نمی‌تواند به پای انقلاب ایران برسد. ما حاضریم که مطالب را مطالعه کنیم و از لحاظ آزادی‌های فردی این است که می‌خواهیم یک جامعه‌ای سربلند باشیم، البته وطن‌پرست. چون برای ایرانی مفهوم غیر وطن‌پرستی قدری سنگین می‌آید و به هر صورت در موقعیت جغرافیایی امروز ایران اصلاً غیر از وطن‌پرستی ایرانی وجود نخواهد داشت. در بعضی نقاط دنیا ممالکی هستند که احتیاجی به وطن‌پرستی دو آتشه برای ادامه حیات ندارد، ولی در بعضی از نقاط جغرافیایی چاره‌ای غیر از وطن‌پرستی دو آتشه نیست که ایران یکی از آن نقاط است و الا از بین می‌رویم و دیگر اسم ایران نخواهد بود، می‌شود ایرانستان.

تمام ورشکستگان سیاسی قدیمی که به سلامتی پیشه‌وری شراب خوردند، تمام امیدشان تقسیم ایران، یعنی تجدید قرارداد سال ۱۹۰۷ بود. اگر وقایع تاریخ را پشت سر هم نگاه کنید، می‌بینید که به چه نحو تکرار شده: ۱۹۰۷ تقسیم ایران بین روس و انگلیس. ۱۹۴۵ فکر می‌کنم پیشنهاد بوین، وزیر خارجه انگلستان و ولز، وزیر خارجه آمریکا به مولوتف برای ایجاد سه جمهوری خودمختار آذربایجان و کردستان و خوزستان، یعنی یک نوع تقسیم جدید ایران بود، بگذریم از اینکه در سال ۱۹۱۹ به کلی مملکت را به انگلیس‌ها بخشیده بودند. ۱۹۰۷ دو سال پس از انشاء قانون اساسی، ۱۹۱۹ چهارده سال بعد از انشاء قانون اساسی و بعد زمان جنگ و اشتغال مملکت دو مرتبه فکر تقسیم ایران پیش آمد. هر وقت حکومت مرکزی ضعیف شد، فکر تقسیم ایران پیش می‌آمد و حالا هم باز همان قدیمی‌ها امید و آرزویشان برگشت به سال ۱۹۰۷ است.

تنها راهی که آنها بیایند سر کار این است که احیاناً مملکت بین دو مملکت بزرگ تقسیم بشود و اینها هم با توده‌ای بسازند که احیاناً اجازه بدهند که آنها شاید در جنوب مملکت بمانند، ولی جنوب مملکت که دیگر ایل ندارد. ایلات ایران اقلاً ۵۰ درصدشان الان باسوادند ۵۰ درصد باسواد که دیگر زیر بار خان نمی‌رود و اصلاً وضع مملکت عوض شده، ایران قابل تقسیم نیست. یا باید ایران مستقل باقی بماند یا همه‌اش خواهد رفت به یک سمت. امکان تقسیم ایران به شمال و جنوب در تحت استیلای غرب امکان ندارد. اینها را می‌گویم که ذهن‌ها کاملاً روشن باشد. امروز روزی نیست که بشود ذره‌ای پرده‌پوشی و یا مسئله‌ای را پنهان کرد. هر کسی آن وقت تکلیف خودش را خواهد دانست. خلاصه این آزادی‌هایی که ما دادیم، اینها به راه افتادند و فکر کردند که با دو تا مقاله نوشتن در اینجا و سه تا تلفن زدن به اروپا یا آمریکا امید تقسیم مجدد مملکت امکان دارد. خوب، اینکه امکان ندارد. ما که نمی‌گذاریم، کسانی که هم دلشان برای وطنشان می‌سوزد، نخواهند گذاشت چنین کاری بشود. فکر می‌کنید که قوای مسلح مملکت زیر بار می‌رود؟

فکر می‌کنید که اصلاً هر فرد ایرانی وطن‌پرست زیر بار این کار خواهد رفت؟ کم‌کم از آزادی‌هایی که ما دادیم سبب شد که حتی این قبیل اشخاص تا این حد ماهیت خودشان را نشان بدهند و به این ترتیب سیمای کسانی که صددرصد مخالف موجودیت این مملکت به این طریق هستند، ظاهر شد. وقایع چند روز اخیر کار این قبیل افراد بود، افرادی که دیگر به رژیم و به مملکت کوچکترین علاقه‌ای ندارند. این گروه وقتی پرچمی را با علائم مخصوص به اهتزاز درآوردند، دیگر خیلی مطالب علنی شد. وقتی جلوی ترن خوابیدند، یعنی مواصلات مدرن امروز موقوف، سیم‌های برق را قطع کردند، یعنی قوه محرکه صنعت نباید باشد و بالاخره به نظر آنان هر چه که مظاهر تمدن و پیشرفت است، نباید وجود داشته باشد. حالا می‌خواهم ببینم این مملکت را با این وضع اینها چگونه می‌خواهند اداره کنند؟ خودش تماشایی است. این است که باز تکرار می‌کنم وقایع چند روز اخیر، امروز دیگر ما می‌بینیم که به دست کدام افراد است. اما خوب ممکن است یکی از شما سؤال کند در مملکتی که انقلاب شده‌است و در سایه ۱۹ ماده انقلاب این کشور به پیشرفت و ترقی دست یافته است، چطور هنوز چند نفری پیدا می‌شوند که طرز فکر و برداشت آنان از مطالبشان نه تنها بچه‌گانه و ابلهانه، ولی عجیب و حتی غیر قابل تصور باشد؟ جوابش این است که حتماً یک عدم رضایت‌هایی باید باشد، که طبیعی است، همه جا هست و خودمان هر روز دائم در صدد پیداکردن عدم رضایت‌های بیخودی هستیم. یک روز مثلاً واردات میوه را آزاد می‌کنند، یک روز جلویش را می‌گیرند. نه این یکی درست معلوم است، نه آن یکی و این هم بعضی اوقات اجحاف‌های مأمورین مسلماً به مردم هست. هر چقدر هم در اینجا سعی بشود، این موضوع هست و انشاءالله زودتر از بین خواهد رفت. آن هم فکر می‌کنیم شاید با عدم تمرکز از بین برود. خوب این قبیل نارضایتی‌ها هست، شاید که بیشتر از این هم باشد، اما آیا این باید دلیل این باشد که اینها بردارند تیشه به ریشه تمام استقلال مملکت بزنند؟ یا دانشجویی که تحصیلاتش مجانی است و از دولت پول تو جیب می‌گیرد، این دانشجو نه فقط خودش درس نخواند، بلکه مانع درس خواندن یک عده دگر هم بشود. وقتی می‌گویم دانشجو، منظور همه آنها نیست، بلکه عده معدودی است. این است که اگر از من چنین سؤالی بکنند در جوابش خیلی اشکال خواهیم داشت که بفهمم شاید شماها بهتر بتوانید جواب بدهید.

هوشنگ وزیری، نماینده روزنامه آیندگان: اعلیحضرت در فرمایشاتشان اشاره فرمودند به دو نوع نارضایتی، یکی نارضایتی از طرف کسانی که درگیری مستقیم سیاسی با رژیم دارند و با مبانی حیاتی این مملکت مخالف هستند و دیگری نارضایتی از طرف کسانی که احتمالاً در دستگاه‌های پایین‌تر اجرایی مملکت به وجود می‌آورند. آیا برنامه تفکیک شده‌ای برای مقابله با این دو نوع نارضایتی وجود دارد؟ سؤال دیگر آنکه این ناآرامی‌ها چقدر طول خواهد کشید؟ ... گفتگوی شاهنشاه آریامهر با رسانه‌های گروهی ایران در ۲۳ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی را بخوانید و میان ایرانیان پخش کنید