اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی) از اوحدی مراغهای |
' |
ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی خون دل شکستهی ما را چه میمکی؟ بگشای زلف و غارت دلها ببین، اگر از بند زلف دلشکن خویش درشکی مانند گل ز جامه پدیدار میشود اندام روشن تو ز خوبی و نازکی هر کس که دید روی ترا نیک روز شد روزت خجسته باد! که ماهی مبارکی ترک تو چون کنم؟ که ز ترکی هزار بار گر تیغ بر سرم شکنی، تاج تارکی گویی حسود چاره سگالم چها کند؟ گر بشنود دگر که تو با اوحدی یکی