اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای که دیگر بیگناه از من عنان پیچیدهای
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۴ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای که دیگر بیگناه از من عنان پیچیدهای) از اوحدی مراغهای |
' |
ای که دیگر بیگناه از من عنان پیچیدهای دشمنی کردی روی از دوستان پیچیدهای زور بر ما ناپسند آمد که از روی قیاس پنجهی مسکین و دست ناتوان پیچیدهای گر به سالی یک سخن با ما بگویی از دروغ راست پنداری درو رمزی نهان پیچیدهای آشکارا دی فرستادی دعایی نزد من زیر هر حرفیش دشنامی نهان پیچیدهای نامهای دوشم فرستادی به نام آشتی چون به دیدم، بیست جنگش در میان پیچیدهای التماس بوسهای کردم شبی، رفتی به خشم وین نهان عمری برآمد تا در آن پیچیدهای زلف و رویت جانب ما گوش میدارند و تو زلف را زین تاب دادی، روی از آن پیچیدهای قصه ها دارم، ولی نتوان نمودن پیش تو کاوحدی را دم فرو بستی، زبان پیچیدهای