اوحدی مراغهای (غزلیات)/زلف تو اگر به تاب میبینم
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۴۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (زلف تو اگر به تاب میبینم) از اوحدی مراغهای |
' |
زلف تو اگر به تاب میبینم دل ز آتش غم کباب میبینم این جور، که بر دلم پسندیدی ظلمیست که بر خراب میبینم در دیدهیخود خیال رخسارت چون عکس قمر در آب میبینم این شیوهی چشمهای بیخوابت گویی که: مگر به خواب میبینم روی تو کشد مرا و این معنی از دور چو آفتاب میبینم هجر تو و مرگ اوحدی را من «من ذلک» یک حساب میبینم هر چیز که آن خطاست در عالم چون از تو بود، صواب میبینم