اوحدی مراغهای (غزلیات)/گر نقش روی خوب تو بر منظری کنند
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۲:۰۰ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (گر نقش روی خوب تو بر منظری کنند) از اوحدی مراغهای |
' |
گر نقش روی خوب تو بر منظری کنند او را چو قبله کعبهی هر کشوری کنند از حیرت جمال تو در چشم عاشقان چندان نظر نماند، که بر دیگری کنند بیزیوری چو فتنهی شهرست روی تو خود رستخیز باشد ارش زیوری کنند برگشتن از حضور تو ممکن نمیشود بگذار تا بکشتن من محضری کنند من دور ازین طرف نتوانم شدن به قصد بر قصد من به هر طرف ار لشگری کنند گر نقش چینیان بدو پیکر رسد ز چین مشکل گمان برم که چنین پیکری کنند خاک در تو بر سر من کن، که عار نیست هم خاک کوی دوست اگر بر سری کنند این جورها، اگر تو مسلمانی، ای پسر هرگز روا مدار که: بر کافری کنند از من مپیچ روی، که عیبی نداشتند شاهان، گر التفات سوی چاکری کنند ای اوحدی، گرت هوس دلبران کند دل برجفا بنه، که وفا کمتری کنند