اوحدی مراغهای (غزلیات)/چاره سگالیدنم فایدهای چون نکرد
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۵۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (چاره سگالیدنم فایدهای چون نکرد) از اوحدی مراغهای |
' |
چاره سگالیدنم فایدهای چون نکرد آتش هجران تو جز جگرم خون نکرد نیست کسی در جهان کش چو من شیفته زلف چو مفتول تو عاشق و مفتون نکرد سر و چمن، گر چه هست تازه، ولی همچو تو نکتهی شیرین نگفت، شیوهی موزون نکرد درد نهان مرا هیچ علاجی نبود عقرب زلف ترا هیچ کس افسون نکرد زخم که من میخورم، سینهی رامین نخورد گریه که من میکنم، دیدهی مجنون نکرد عاشق صادق کسیست کو سخن و سر تو تنزد و باکس نگفت، خون شد و بیرون نکرد روز نشد هیچ شب کاوحدی از هجر تو نعره دگر سان نداشت، ناله دگرگون نکرد