اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/نگر: مگرد گر آن سر و سیم بر بگذشت؟

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۵۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (نگر: مگرد گر آن سر و سیم بر بگذشت؟)
از اوحدی مراغه‌ای
'


نگر: مگرد گر آن سر و سیم بر بگذشت؟ که: آب دیده‌ی نظارگان ز سر بگذشت ز من چو زان رخ همچون قمر نشان پرسید رسید بر فلکم آه و از قمر بگذشت تو بخت بین که: نخفتم شبی جزین ساعت که خفته بودم و دولت ز پیش در بگذشت کدام پرده بماند درست و پوشیده؟ بدین طریق که آن ترک پرده در بگذشت دگر به پند پدر گوش برنکرد کسی که از مقابل او روی آن پسر بگذشت مسافری، که به شهر آمد و بدید او را ندیده‌ایم کز آن آستان در بگذشت چو دید آن سر زلف دراز در کمرش سرشک دیده‌ی خونریزم از کمر بگذشت ز من بپرس گزند جراحت دل ریش که چند نوبتم این ناوک از جگر بگذشت چو اوحدی نشدش دل به هیچ نوع درست هر آن شکسته که این تیرش از سپر بگذشت