حافظ (غزلیات)/کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
نسخهٔ تاریخ ۱۹ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۴۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (ویرایش Mehranshargh (بحث) به آخرین تغییری که Bellavista1957 انجام داده بود واگردانده شد)
' | حافظ (غزلیات) (کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت) از حافظ |
' |
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت چمن حکایت اردیبهشت میگوید نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت به می عمارت دل کن که این جهان خراب بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت مکن به نامه سیاهی ملامت من مست که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت قدم دریغ مدار از جنازه حافظ که گر چه غرق گناه است میرود به بهشت