سیف فرغانی (قصاید و قطعات)/آن خداوندی که عالم آن اوست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۰ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سیف فرغانی (قصاید و قطعات) (آن خداوندی که عالم آن اوست)
از سیف فرغانی
'


آن خداوندی که عالم آن اوست جسم و جان در قبضه‌ی فرمان اوست
سوره‌ی حمد و ثنای او بخوان کیت عز و علا در شان اوست
گر ز دست دیگری نعمت خوری شکر او می‌کن که نعمت آن اوست
بر زمین هر ذره‌ی خاکی که هست آب خورد فیض چون باران اوست
از عطای او به ایمان شد عزیز جان چون یوسف که تن زندان اوست
بر من و بر تو اگر رحمت کند این نه استحقاق ما، احسان اوست
از جهان کمتر ثناگوی وی است سیف فرغانی که این دیوان اوست