انوری (غزلیات)/گر جان و دل به دست غم تو ندادمی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۳۲ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (غزلیات) (گر جان و دل به دست غم تو ندادمی)
از انوری
'


گر جان و دل به دست غم تو ندادمی پای نشاط بر سر گردون نهادمی
گر بیم زلف پر خم تو نیستی مرا این کارهای بسته‌ی خود برگشادمی
ور بر سرم نبشته نبودی قضای تو شهری پر از بتان به تو چون اوفتادمی
واکنون چه اوفتاد دل اندر بلای تو ای کاش ساعتی به جمال تو شادمی
گر بی‌تو خواست بود مرا عمر کاجکی هرگز نبودمی و ز مادر نزادمی