سنایی غزنوی (غزلیات)/دان و آگه باش اگر شرطی نباشد با منت

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۴۶ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (دان و آگه باش اگر شرطی نباشد با منت)
از سنایی غزنوی
'


دان و آگه باش اگر شرطی نباشد با منت بامدادان پگه دست منست و دامنت
چند ازین شوخی قرارم ده زمانی بر زمین نه همین آب و زمین بخشید باید با منت
سوزنی گشتم به باریکی به خیاطی فرست تا همی دوزد گریبان و زه پیراهنت
آتش هجرت به خرمنگاه صبرم باز خورد گفت از تو بر نگردم تا نسوزم خرمنت
گر نگیری دستم ای جان جهان در عشق خویش پیشت افتم باژگونه خون من در گردنت