امیر خسرو دهلوی (گزیده از خسرو و شیرین)/چو بر هرمز سر آمد پادشاهی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | امیر خسرو دهلوی (گزیده از خسرو و شیرین) (چو بر هرمز سر آمد پادشاهی) از امیر خسرو دهلوی |
' |
چو بر هرمز سر آمد پادشاهی | ز خسرو تازه گشت آن کینه خواهی | |
بر آن شد کاتش کین بر فروزد | درو بهرام چوبین را بسوزد | |
فراوان داد رایت را بلندی | نبودش بر عدو فیروزمندی | |
مصافی کرد چون فیروزمندان | ولی یاری نکردش بخت چندان | |
همی رفت از طلبگاران نهانی | غبار آلوده چون باد خزانی | |
برفتن هم رکاب شاه شاپور | همی کرد از سخن کوته ته ره دور | |
عجایتها که دید از هر ولایت | همه میکرد پیش شه حکایت | |
ز چندین گفتها کم گشت لب تر | ندیدم هیچ نقشی زان عجبتر | |
که در چین بود از ارمن نقشبندی | نبشته نقش شیرین بر پرندی | |
چومن جادو گرم در صنعت چین | گرفتم نسختی زان نقش شیرین | |
نمایم گر خرد را پای داری | دل اندر دیدنش بر جای داری | |
به فرمان ملک گوینده در حال | نورد فتنه را بگشاد تمثال |