دیوان شمس/هر کی در او نیست از این عشق رنگ

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۲ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (هر کی در او نیست از این عشق رنگ)
از مولوی
'


هر کی در او نیست از این عشق رنگ نزد خدا نیست بجز چوب و سنگ عشق برآورد ز هر سنگ آب عشق تراشید ز آیینه زنگ کفر به جنگ آمد و ایمان به صلح عشق بزد آتش در صلح و جنگ عشق گشاید دهن از بحر دل هر دو جهان را بخورد چون نهنگ عشق چو شیرست نه مکر و نه ریو نیست گهی روبه و گاهی پلنگ چونک مدد بر مدد آید ز عشق جان برهد از تن تاریک و تنگ عشق ز آغاز همه حیرتست عقل در او خیره و جان گشته دنگ در تبریزست دلم ای صبا خدمت ما را برسان بی‌درنگ