هاتف اصفهانی (غزلیات)/من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۴ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' هاتف اصفهانی (غزلیات) (من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی)
از هاتف اصفهانی
'


من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی کار دل بود که با دل نفتد کار کسی
دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم وای بر حال کسی کوست گرفتار کسی
ناامید است ز درمان دو بیمار طبیب چشم بیمار کسی و دل بیمار کسی
آخر کار فروشند به هیچش این است سود آن کس که به جان است خریدار کسی
هاتف این پند ز من بشنو و تا بتوانی بکش آزار کسان و مکن آزار کسی