سعدی (ملحقات و مفردات)/ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۲ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (ملحقات و مفردات) (ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد)
از سعدی
'


ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد غیر از خیال جانان، در جان و سر نباشد در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد رنگ قبول مردان، سبز و سفید باشد نقش خیال رویش، در هر پسر نباشد چشم وصال بینان، چشمیست بر هدایت سری که باشد او را، در هر بصر نباش در خشک و تر بگشتم، مثلت دگر ندیدم مثل تو خوبرویی، در خشک و تر نباشد شرحت کسی نداند، وصفت کسی نخواند همچون تو ماه سیما، در بحر و بر نباشد سعدی به هیچ معنی، چشم از تو برنگیرد تا از نظر چه خیزد، کاندر نظر نباشد