سنایی غزنوی (غزلیات)/بی صحبت تو جهان نخواهم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۲:۲۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (بی صحبت تو جهان نخواهم)
از سنایی غزنوی
'


بی صحبت تو جهان نخواهم بی خشنودیت جان نخواهم گر جان و روان من بخواهی یک دم زدنت امان نخواهم جان را بدهم به خدمت تو من خدمت رایگان نخواهم رضوان و بهشت و حور و عین را بی روی تو جاودان نخواهم بر من تو نشان خویش کردی حقا که جز این نشان نخواهم بیگانه بود میان ما جان بیگانه درین میان نخواهم من عشق تو کردم آشکارا عشق چو تویی نهان نخواهم هر گه که مرا تو یار باشی من یاری این و آن نخواهم تو سودی و دیگران زیانند تا سود بود زیان نخواهم اکنون که مرا عیان یقین شد زین پس بجز از عیان نخواهم