عبید زاکانی (غزلیات)/هرگه که شبی خود را در میکده اندازیم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۰ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عبید زاکانی (غزلیات) (هرگه که شبی خود را در میکده اندازیم)
از عبید زاکانی
'


هرگه که شبی خود را در میکده اندازیم صد فتنه برانگیزیم صد کیسه بپردازیم آن سر که بود در می وان راز که گویدنی ما مونس آن سریم ما محرم آن رازیم هر نغمه که پیش آرند ما با همه در شوریم هر ساز که بنوازند ما با همه در سازیم زین پیش کسی بودیم و امروز در این کشور ما جمری بغدادیم ما بکروی شیرازیم گر حکم کند سلطان کین باده براندازند او باده براندازد ما بنک براندازیم آنروز که در محشر مردم همه گرد آیند ما با تو در آن غوغا دزدیده نظر بازیم بر یاد تو هر ساعت مانند عبید اکنون بزمی دگر افروزیم عیشی دگر آغازیم