سنایی غزنوی (غزلیات)/زان خط که تو بر عارض گلنار کشیدی
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (زان خط که تو بر عارض گلنار کشیدی) از سنایی غزنوی |
' |
زان خط که تو بر عارض گلنار کشیدی ابدال جهان را همه در کار کشیدی بر ماه به پرگار کشیدی خط مشکین دلها همه در نقطهی پرگار کشیدی هر دل که ترا جست چو دیوانهی مستی در سلسلهی زلف زرهدار کشیدی زنار پرستی مکن ای بت که جهانی در سلسلهی زلف چو زنار کشیدی بس زاهد و عابد که بر آن طرهی طرار از صومعه در خانهی خمار کشیدی هر دل که سرافراشت به دعوی صبوری او را به سوی خویش نگونسار کشیدی