انوری (غزلیات)/ای دلبر عیار ترا یار توان بود
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۴۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (ای دلبر عیار ترا یار توان بود) از انوری |
' |
ای دلبر عیار ترا یار توان بود غمهای ترا با تو خریدار توان بود با داغ تو تن در ستم چرخ توان داد با یاد تو اندر دهن مار توان بود بر بوی گل وصل تو سالی نه که عمری از دست گل وصل تو پر خار توان بود در آرزوی شکر و بادام تو صد سال بر بستر تیمار تو بیمار توان بود صد شب به تمنای وصال تو چو نرگس بینرگس بیمار تو بیدار توان بود آنجا که مراد تو به جان کرد اشارت با خصم تو در کشتن خود یار توان بود