انوری (غزلیات)/ای باد صبحدم خبری ده ز یار من
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۴۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (ای باد صبحدم خبری ده ز یار من) از انوری |
' |
ای باد صبحدم خبری ده ز یار من کز هجر او شدست پژولیده کار من او بود غمگسار من اندر همه جهان او رفت و نیست جز غم او غمگسار من بیکار نیستم که مرا عشق اوست کار بییار نیستم چو غمش هست یار من هرگونهای شمار گرفتم ز روز وصل هرگز نبود فرقت او در شمار من کو آن کسی که کرد شکایت ز روزگار تا بنگرد به روز من و روزگار من پرخون دل و کنار همی خوانم این غزل بربود روزگار ترا از کنار من