سنایی غزنوی (غزلیات)/روزی که رخ خوب تو در پیش ندارم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۲:۰۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (روزی که رخ خوب تو در پیش ندارم)
از سنایی غزنوی
'


روزی که رخ خوب تو در پیش ندارم آن روز دل خلق و سر خویش ندارم چندین چه کنی جور و جفا با من مسکین چون طاقت هجرت من درویش ندارم در مجمره‌ی عشق و غمت سوخته گشتم زین بیش سر گفت و کمابیش ندارم تا سلسله‌ی عشق تو بربست مرا دست جز سلسله بر دست دل ریش ندارم زان غمزه‌ی غماز غم افزای تو بر من اسلام شد و قبله شد و کیش ندارم