دیوان شمس/مگر مستی نمی‌دانی که چون زنجیر جنبانی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۷ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (مگر مستی نمی‌دانی که چون زنجیر جنبانی)
از مولوی
'


مگر مستی نمی‌دانی که چون زنجیر جنبانی ز مجنونان زندانی جهانی را بشورانی مگر نشنیده‌ای دستان ز بی‌خویشان و سرمستان وگر نشنیده‌ای بستان به جان تو که بستانی تو دانی من نمی‌دانم که چیست این بانگ از جانم وزین آواز حیرانم زهی پرذوق حیرانی صلا مستان و بی‌خویشان صلا ای عیش اندیشان صلا ای آنک می‌دانی که تو خود عین ایشانی