دیوان شمس/سرکه هفت ساله را از لب او حلاوتی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۲۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (سرکه هفت ساله را از لب او حلاوتی)
از مولوی
'


سرکه هفت ساله را از لب او حلاوتی خاربنان خشک را از گل او طراوتی جان و دل فسرده را از نظرش گشایشی سنگ سیاه مرده را از گذرش سعادتی از گذری که او کند گردد سرد دوزخی وز نظری که افکند زنده شود ولایتی مرده ز گور برجهد آید و مستمع شود گر بت من ز مرده‌ای یاد کند حکایتی آنک ز چشم شوخ او هر نفسی است فتنه‌ای آنک ز لطف قامتش هر طرفی قیامتی آه که در فراق او هر قدمی است آتشی آه که از هوای او می‌رسدم ملامتی