دیوان شمس/دانی که کجا جویی ما را به گه جستن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (دانی که کجا جویی ما را به گه جستن) از مولوی |
' |
دانی که کجا جویی ما را به گه جستن در گردش چشم او آن نرگس آبستن در دل چو خیال او تابد ز جمال او دل بند بدراند او را نتوان بستن طفل دل پرسودا آغاز کند غوغا پستان کریم او آغاز کند جستن دل ز آتش عشق او آموخت سبک روحی از سینه بپریدن هر ساعت برجستن