دیوان شمس/تا به جان مست عشق آن یارم
نسخهٔ تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۰۰ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | دیوان شمس (غزلیات) (تا به جان مست عشق آن یارم) از مولوی |
' |
تا به جان مست عشق آن یارم سرده بادههای انوارم هر دمی گر نه جان نو دهدم ای دل از جان خویش بیزارم گرد آن مه چو چرخ می گردم پس دگر چیست در زمین کارم بر سر کارگاه خوبی بود سوزنش کردهست چون تارم سوزنم چنگ شد از او در تار تا به آواز زیر می زارم تا من این کارگاه عالم را کو حجاب حق است بردارم تا بسوزم حجاب غفلت و خواب ز آتش چشمهای بیدارم تا بیابم ز شمس تبریزی صحت این ضمیر بیمارم